مشکل اهل محبت ز تو آسان نشود
لب امید در ایام تو خندان نشود
ناله بی اثرم گر به نسیم آمیزد
سر زلفش دگر از باد پریشان نشود
می جهد تیر بزور دو کمان زابروی او
هدف ناوک او هیچ مسلمان نشود
کی چنین لخت جگر جوش زند بر سر او
از خیال لبت ار دیده نمکدان نشود
گر بگویم که چها می کشم از قامت او
سایه هم در پی آن سرو خرامان نشود
گر نداری سر دیوانگی ما سهلست
زلف را گو که دگر سلسله جنبان نشود
دعوی شیر دلی نیست مسلم ز کسی
کز نی تیر تواش سینه نیستان نشود
تیره بختی همه جا پرده روی هنرست
جوهر تیغ سیه تاب نمایان نشود
هر که بر روح امین شعر نخواندست کلیم
گر همه روح امین است سخندان نشود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سوز و شوقِ مَلَکی بر دلت آسان نشود
تا بد و نیک جهان پیش تو یکسان نشود
هیچ دریا نکشد زورقِ پندار تو را
تا دو چشمت، ز جگرمایه، چو طوفان نشود
در تماشای ره عشق نیابی تو درست
[...]
گر سر زلف تو از باد پریشان نشود
خلق بیچاره چنین بیدل و حیران نشود
وه ازان روی مرا جان به لب آمد،یارب
که گرفتار به دل هیچ مسلمانان نشود
ای مسلمانان، آن موی ببندید آخر
[...]
گرچه بر واعظِ شهر این سخن آسان نشود
تا ریا وَرزَد و سالوس مسلمان نشود
رندی آموز و کَرَم کُن که نه چندان هنر است
حَیَوانی که ننوشد مِی و انسان نشود
گوهرِ پاک بِباید که شود قابلِ فیض
[...]
گرچه کار دلم از صبر به سامان نشود
هم صبوری که کس از صبر پشیمان نشود
جانِ ثابتقدم آن است که در راهِ وفا
خاکِ ره گردد و یک ذره پریشان نشود
آنکه صد سال پرستنده بود لعبت چین
[...]
طاعت ناقص من موجب غفران نشود
راضیم گر مدد علت عصیان نشود
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.