سرفراز آن سر که فارغ از غم سامان شود
بر سرت گل زن که از دستار روگردان شود
هر که چون سوزن زتجریدش بود سررشته ای
صد رهش گر جامه پوشانی دگر عریان شود
عاشق بیچاره از یک دیده در پاس رقیب
وز دگر چشمی بکار خویشتن حیران شود
هیچ جا بهر وطن غیر از دیار عشق نیست
خانه در آن ملک از سیلاب آبادان شود
شوق زخم ما چو سازد جذبه خویش آشکار
تیرها در ترکش او جمله چون پیکان شود
در چمن ها لاله نبود بلکه ایام حسود
می زند آتش بباغ ار غنچه ای خندان شود
همچو برق آن آفت صد خرمن هوش و خرد
خویش را زان می نماید کز نظر پنهان شود
در تماشای پریرویان اقلیم خیال
دیده گر بر هم نهی چشمت نگارستان شود
غیر غم کز حال دل غافل نمی باشد کلیم
کس ندیدم پاسبان خانه ویران شود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و دردهایی است که انسان در راه رسیدن به عشق تجربه میکند. شاعر به این نکته اشاره میکند که سروری و خوشبختی واقعی در غم و غصههای زندگی نهفته است. او از زیبایی و حقیقت عشق سخن میگوید و بر این باور است که هیچ جایی به اندازه دیار عشق نمیتواند انسان را آرامش دهد. همچنین، شاعر به زخمهایی که عشق بر دل عاشق میزند و جلوی چشم او مینشیند، اشاره میکند و در نهایت بر این نکته تأکید میکند که تنها غم و اندوه در اعماق دل باقی میماند و هیچ کس نمیتواند از آن فاصله بگیرد.
هوش مصنوعی: سرفراز کسی است که از غمها رهایی مییابد و وقتی این حالت دست میدهد، بر سر او گل بپاشید، زیرا که دلتنگی و ناامیدی از او کنار رفته است.
هوش مصنوعی: هر کس که مانند سوزنی از دنیای مادی و ظاهری فاصله بگیرد و به صفای باطن و معنوی خود بپردازد، حتی اگر در دنیای مادی هم پوشش و ظاهری داشته باشد، در حقیقت در روح خود عریان و بیپناه خواهد بود.
هوش مصنوعی: عاشق بیچاره از یک چشم به رقیب نگاه میکند و از چشم دیگرش به خودش، و در این حالت گیج و سردرگم میشود.
هوش مصنوعی: هیچ مکانی برای وطن جز سرزمین عشق وجود ندارد و در این سرزمین، حتی سیلابها نیز باعث رونق و آبادانی میشوند.
هوش مصنوعی: وقتی شوق و عشق زخم ما را نمایان میکند، تیرهایی که در ترکش او هستند، همه مانند پیکان میشوند.
هوش مصنوعی: در باغها لالهای وجود نداشت، بلکه حسودان باعث آتشسوزی در باغ میشوند وقتی گلبرگی شاداب و خندان ظهور کند.
هوش مصنوعی: همچون رعد و برق، آن حادثه باعث میشود که هوش و اندیشهام مانند آتش خرمنها، ناگهان نمایان شود و از چشم پنهان گردد.
هوش مصنوعی: اگر در دنیای خیال به تماشای زیباییها بنشینی و چشمانت را ببندی، جایی مانند یک باغ زیبای نقاشی شده در ذهنت شکل میگیرد.
هوش مصنوعی: غیر از غم که همیشه در دل احساس میشود، کسی را ندیدم که از خانه خراب و ویران محافظت کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ماه رخسارش همی در غالیه پنهان شود
زلف مشکینش همی بر لاله شادروان شود
دردم آن روی است و درمانم هم از دیدار او
دیده ای دردی که در وی بنگری درمان شود
نه شگفتست ار بگردد زلف جانان جانور
[...]
دل بدو دادم که جان از روی او شادان شود
جان من هست او سزد گر دل فدای جان شود
گر بر او نازد دل و جان نیست طرفه زان کجا
دل سوی دلبر گراید جان سوی جانان شود
چون گل خندانش رخ چون لاله نعمانش لب
[...]
گر چه شاخ میوه دار آرایش بستان شود
هم دی اصل چشم زخم ملک تابستان شود
از کمال هیچ چیزی نیست شادی عقل را
زان که کامل بهر آن شد چیز تا نقصان شود
شاخها از میوهها گر گشت چون بی زه کمان
[...]
چون نهان و آشکارا نزد تو یکسان شود
صحبتت پیوسته گردد، خدمتت آسان شود
آفتابت راست گردد رو نماید بی قفا
ذرهای سایه نماند، هرچه خواهی آن شود
اینت اقبال و سعادت، اینت بخت و روزگار
[...]
گاه آن آمد که عالم جمله باغستان شود
صحن بستان از خوشی چون روضه رضوان شود
نرگس رعنا زمستی سر نهد بر پای سرو
غنچه را لب از خواص زعفران خندان شود
زلف سنبل را بیفشاند صبا مشاطه وار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.