گنجور

 
جویای تبریزی

در حریم وصل از دلدار دور افتاده ام

مستم از کیفیت سرشار دور افتاده ام

معنی بیگانه با دل آشناتر می شود

در بر یارم اگر از یار دور افتاده ام

همچو پرواز نگه از دیدهٔ اهل نظر

با تو نزدیکم و بسیار دور افتاده ام

بسکه دل آزرده ام یکره ندیدم خویش را

تا از آن آیینهٔ رخسار دور افتاده ام

در حریم وصل هم بلبل ز افغان لب نبست

چون ننالم من کز آن غمخوار دور افتاده ام

بسته شد جویا زبان ناله دور از بزم یار

بلبلم کز ساحت گلزار دور افتاده ام