زبون کی می توان کرد به نیرو چرخ پرفن را
به خاک افکنده این زال کهن چندین تهمتن را
چراغان کرده از شمع مزار کشتگان هر سو
تو چون از جوش رعنایی کشی بر خاک دامن را
چه ترسی از حوادث چون توسل با خدا جستی
که با فانوس نبود احتیاجی شمعی ایمن را
نگردانیده برگرد سر خود دورم اندازد
چه اقبال ست یا رب طالع سنگ فلاخن را
نهان در گرد کلفت می شود آیینه از آهی
مکدر می کند اندک غمی دلهای روشن را
غمم بسیار شد وقتست اگر برداری ای ساقی
به زور باده از روی دلم این کوه آهن را
مددجو در حوادث دایم از آل عبا جویا
ز صرصر آفتی نبود چراغ زیر دامن را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف احساسات و نگرانیهای شاعر درباره مشکلات و حوادث زندگی میپردازد. شاعر در ابتدا به قدرت و تواناییاش اشاره دارد و سپس به ذکر رنج و مصیبتهایی که بر سر مردمان آمده است، میپردازد. او بر این باور است که با تکیه بر خدا، ترسی از حوادث ندارد و میتواند با نور ایمان، هر تیرگی را روشن کند. شاعر از غم و اندوه فراوانش میگوید و به ساقی درخواست میکند تا با بادهای او را از این غمها رهایی بخشد. در نهایت، او به اینکه در مواقع سختی به اهل بیت پیامبر کمک جسته و از آنها یاری میطلبد، اشاره میکند.
هوش مصنوعی: چه کسی میتواند با زبانش آن چرخ پرفن را که بر زمین افتاده به حرکت درآورد؟ این سوال درباره نیرویی است که حتی بزرگترین قهرمانان هم در برابر آن powerless هستند.
هوش مصنوعی: در هر سوی مزار کشتهشدگان، به خاطر شمعها و چراغانیها، حالتی زیبا و دلانگیز برقرار شده است. تو نیز با زیبایی و محبوبیت خود، دامن خود را بر روی زمین میکشی و به این فضا رنگ و بویی تازه میبخشی.
هوش مصنوعی: نگران حوادث نباش، زیرا وقتی به خدا توکل کنی، نیازی به روشنایی اضافی نیست؛ چرا که مثل شمعی در امان خواهی بود.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از حالتی سخن میگوید که نیروهایی خارج از کنترل او، مانند سرنوشت یا شانس، بر او تاثیر میگذارند. او درگیر مشکلاتی است که مانند سنگی که در فلاخن چرخانده میشود، او را به خود میچرخانند و او نمیتواند از این چرخش فرار کند. در واقع، این ابیات نشاندهنده احساس ناامیدی و ناتوانی او در برابر روزگار و سرنوشتش است.
هوش مصنوعی: آیینه درون گرد و غبار پنهان میشود و با یک آه، کمی غم میتواند دلهای شاد را تحت تأثیر قرار دهد.
هوش مصنوعی: غم و اندوه من بسیار شده و وقت آن رسیده است که ای ساقی، با قدرت بادهای مرا از دل این درد و رنج آزاد کنی، مانند کوهی از آهن که بر دوشم سنگینی میکند.
هوش مصنوعی: در سختیها و مشکلات، کسی که به اهل بیت (علیهمالسلام) پناه میآورد، هیچ ترسی از بلاها و حوادث ندارد و مانند چراغی که زیر دامن پنهان شده، به شدت در خطر نیست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گزیری از علایق نیست زیر چرخ یک تن را
رهایی نیست زین خار شلایین هیچ دامن را
جنون دوری از عقل گرانجان کرد آزادم
که می گردد دل از سرگشتگی خالی فلاخن را
به پایان زود می آید، بود شمعی که روشنتر
[...]
غمی در دل کند ماتم سرا صحرا و گلشن را
غبار دیده شام تیره سازد روز روشن را
ز خرج مال ای منعم، کسی نقصان نمی بیند
جوی بر باد دادن، کم نسازد قدر خرمن را
گداز سنگ آهن را، در آتش دیدم و گفتم
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.