گنجور

 
جویای تبریزی

صید خلق اهل ریا در گوشه گیری دیده اند

دامن خود را از آن چون دام ماهی چیده اند

مولوی پر تکیه بر علمت مکن پرگاروار

آهنین پایان در این ره بیشتر لغزیده اند

قدر خود بنگر به میزان تمیز اهل طبع

مردم موزون سراسر مردم سنجیده اند

گوشه گیران فارغند از حلقهٔ اهل ریا

خویش را مانند محراب از میان دزدیده اند

غم به دل باشند اسباب تعلق برده را

همچو گل تا بوده اند آزادگان خندیده اند

پیش اهل دید جویا خودستایان را بس است

لاف فهمیدن دلیل آنکه نافهمیده اند