گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
جویای تبریزی

هیچگه بی پیچ و تاب این جسم غم فرسوده نیست

رشتهٔ جانم رنگ خواب ار شود آسوده نیست

حیف بر تن گر نه چون فانوس دارد سوز عشق

وای بر دل گر به رنگ غنچه خون آلوده نیست

اضطرابی هست در طالع، دل از کف داده را

بخت ما سرگشتگان در خواب هم آسوده نیست

ساخت همت فارغ از درد سر محتاجی ام

جبهه ام جویا ز صندل چون هلال اندوده نیست

 
 
 
صائب تبریزی

در ریاض آفرینش خاطر آسوده نیست

برگ عیش این چمن جز دست بر هم سوده نیست

خنده گل می دهد یادی ز آغوش وداع

در بهاران ناله مرغ چمن بیهوده نیست

گرچه می ریزم ز مژگان اشک گرم، اما چو شمع

[...]

بیدل دهلوی

در تکلم از ندامت هیچ‌کس آسوده نیست

جنبش لب یکقلم جزدست برهم سوده نیست

راحت آبادی که مردم جنتش نامیده‌اند

بی‌تکلف این سخن غیر از لب نگشوده نیست

گر زبان ز شوخی اظهار وادزدد نفس

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه