هست آنچه از زبان تو بیگانه نام ماست
چیزی که نیست محرم گوشت پیام ماست
لبهای آن صنم به دو عالم برابر است
منت خدای را که دو عالم به کام ماست
عشقی به طاق ابروت از دور می زنیم
هندوی رام چشم ترا رام رام ماست
آگه نه ای ز حال اسیران نبرده را
پای دلت به حلقهٔ چشمی که دام ماست
لبریز مهر ساقی کوثر بود دلم
شکر خدا که صاف محبت به جام ماست
ماییم از سگان در مرتضی علی
شیر درنده فلک امروز رام ماست
نواب ما زفتح تبت کامیاب شد
جویا هزار شکر که دنیا به کام ماست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی عشق و محبت را توصیف میکند. شاعر از زبان بیگانهای یاد میکند که نام او را میخوانند و همچنین به احساسات عمیقی اشاره دارد که از عشق به معشوق نشأت میگیرد. لبهای معشوق طبق گفته شاعر به قدری زیباست که در دنیا بینظیر است و او به خاطر وجود معشوق شکرگزار خداست. همچنین اشاره میشود که دل شاعر پر از مهر و محبت است و از وضعیت اسیران عشق نگران است. در نهایت، شاعر خود را در مقام پیروان علی (ع) میبیند و بر کامیابی خود در دنیا تأکید میکند. در کل، شعر بیانگر عواطف روحانی و عشق الهی است.
هوش مصنوعی: آنچه که از زبان تو به عنوان نام ما بیگانه است، چیزی است که قابلیت فهم و درک پیام ما را ندارد.
هوش مصنوعی: لبهای آن معشوق به اندازهٔ دو جهان ارزش دارد. خدایا شکرت که دو جهان برای ما خوش است و به کام ماست.
هوش مصنوعی: ما از دور به زیبایی ابروهای تو عشق میورزیم، زیرا چشمهای زیبایت ما را به خود جذب کرده است.
هوش مصنوعی: اگر نمیدانی حال و روز اسیران چیست، پای دلت را به چشمی که ما را در دام انداخته است، نرسان.
هوش مصنوعی: دل من پر از محبت و محبت ساقی کوثر است. خداراشکر که عشق و دوستی در جام ما خالص و بدون هیچ عیبی وجود دارد.
هوش مصنوعی: ما مثل سگهای وفادار در کنار علی(ع) هستیم، در حالی که امروز آن شیر وحشی آسمان، آرام و نرمخودش را به ما نشان میدهد.
هوش مصنوعی: ما به پیروزی در تبت دست پیدا کردیم، بنابراین باید هزاران بار شکرگزار باشیم که دنیا به کام ماست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
از لطف دوست سکه دولت بنام ماست
اقبال یافتیم و سعادت غلام ماست
بحری که موج او ز سمک تا سما رسید
آن بحر جرعه ای ز می لعل فام ماست
این سبز خنگ چرخ بمیدان کن فکان
[...]
تا خاک آستانه جانان مقام ماست
در بزم عیش جرعه راحت به جام ماست
گفتی: فلان به کوی من از خاک کمتر است
این هم چو بنگری سبب احترام ماست
زاهد حرام گفت می لعل را، بلی
[...]
از لطف دوست سکه دولت به نام ماست
اقبال یافتیم و سعادت غلام ماست
تا نقد دارضرب معارف کلام ماست
در ملک فقر سکه شاهی بنام ماست
چون والی ولایت کشف و ولایتیم
سلطان ملک کون کمینه غلام ماست
بیرون ز ملک اسم وصفت رتبه منست
[...]
وصف کمال حسن تو ورد دوام ماست
ذکر لب تو لذت شرب مدام ماست
ما خاک کوی دوست به جنت نمیدهیم
کوی نگار روضهٔ دارالسلام ماست
ای باد به کوی نگارم گذر کنی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.