|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شعر دربارهی زیبایی و تازگی فصل بهار و گلهاست. در این فصل، گلها مانند لاله و نسترن شکوفا میشوند و زیبایی باغ را دوچندان میکنند. شاعر به زیبایی و معصومیت گلها، مانند نرگس و سوسن، اشاره میکند و تأکید دارد که این گلها هر کدام جذابیتی خاص دارند و بویی خوش و رنگی شگفتانگیز دارند. همچنین به طوطیای اشاره میشود که مظهر زیبایی و شوق به عشق است و به سخنان شیرین و دلنشین میپردازد. به طور کلی، شعر تجلی زیبایی و عشق در طبیعت را توصیف میکند.
هوش مصنوعی: وقتی بهار با گلها و نسترنها میآید، لالهها مانند تریاکی در چمن سر برآوردهاند.
هوش مصنوعی: این معشوقه با چشمان بازیگوشش، به قدری زیبا و اغواگر است که شایسته توجه خاصی است. گل نرگس در باغ به اندازهای جذاب و ملاحظهکار است که خود را پشت پردهای از ظرافت و زیبایی پنهان کرده.
هوش مصنوعی: در باغی زیبا و پرگل، سوسنها مانند لالههایی رنگارنگ درخشیدهاند و بت یا معبودی با خنجر در دست، در میان این زیباییها ایستاده است. این تصویر نشاندهندهٔ ترکیبی از زیبایی و قدرت است که در طبیعت و موجودات وجود دارد.
هوش مصنوعی: غنچهای که از شادی میلرزد، رنگ گل را به خود گرفته است و سنبل، که نامرتب و آشفته است، عطر سمن را به همراه دارد.
هوش مصنوعی: طوطی هندی به خاطر عشق و علاقهای که به تو دارد، مانند جویای دانش و شیرینزبانی است که به دنبال سخنان زیبا و دلنشین تو میگردد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دل شد از دست و نه جای سخن است
وز توام جای تظلم زدن است
دل تو را خواه قولا واحدا
تا تو خواهیش دو قولی سخن است
آنچه در آینه بینم نه منم
[...]
صاحب جلد کت از راه ببرد
وین هم از جلدی آن قحبه زن است
ورنه این سیم سر زرین گوش
چه سزاوار چو تو سیم تن است
یک شبی حجره من روشن کن
[...]
گر چه آن گوهر بحر کهن است
این نو آیین در درج سخن است
گاه کاخ است نه وقت چمن است
نوبت خرمی انجمن است
از رخ وقامت و تن شاهد بزم
نایب سوری و سرو وسمن است
لب شیرین خلف نیشکر است
[...]
بلبلی شیفته میگفت به گل
که جمال تو چراغ چمن است
گفت، امروز که زیبا و خوشم
رخ من شاهد هر انجمن است
چونکه فردا شد و پژمرده شدم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.