بروج حصن تبر را که سود بر افلاک
به گرز یکسان فرمود عم شه با خاک
فراز او زسماک اوفتاده شد به سمک
نشیب او زسمک پی سپار شد به سماک
به یاد فتح تبر ای بت طبر زد لعل
زنوش لب پسری خواه شیر دختر تاک
مذاق خسرو شاپور کلک شیرین گشت
چو شد ز فرهاد این کوه بیستون صد چاک
الا بنزد قدت کاویان درفش گرو
وزآن دومار تو اندر دمار صد ضحاک
بیارمی که زعم شه فریدون فر
بکوه دشمن ضحاک پیشه گشت هلاک
چه مایه رنج به حکام رفته داد وکسی
نکرد پاک مر آن مرز را از آن ناپاک
مراد سلطان بایست او دهد ورنه
بدی به هیجا سلطان مراد هم چالاک
ستوده معتمدالدوله کاسمان بلند
برآستان ویش نیست دست استدراک
ازو چو خلج فرخ هزار ویران بوم
ازو چو گلشن روشن هزار تیره مغاک
به هوش فطرت رادش زمستی اسراف
بلند طبع جوادش ز پستی امساک
قدر ندرد برآنکه او شود ستار
قضا نپوشد بر آنکه او بود هتاک
زمین اگر همه یاور شود نگردد شاد
فلک اگر همه دشمن بود ندارد باک
بدین جگر نتوان دیدنش قرین هیهات
بدین خطر نتوان جستنش مثل حاشاک
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به ستایش و شجاعت پهلوانان و دورههای تاریخی میپردازد. شاعر از بروج حصن تبر و دلاوریهای شاهان گذشته مانند فریدون و خسرو شاپور سخن میگوید و به نبرد با دشمنان به ویژه ضحاک اشاره میکند. او بر این نکته تأکید میکند که حکام باید در برابر ناپاکیها بایستند و مسئولیتپذیری خود را نشان دهند. همچنین، به روشنی قدرت و تصمیمگیری فردی اشاره میشود و اینکه اگر بنا به حوادث باشد، هیچ یک نمیتوانند بر شجاعت و اراده افرادی که تصمیمات درست میگیرند تأثیرگذار باشند. در نهایت، شاعر به این نکته میرسد که اگرچه زمین ممکن است بر دشمنان تکیه کند، اما با شجاعت و اراده، هیچ چیز نمیتواند مانع پیروزی شود.
هوش مصنوعی: در این بیت به قدرت و تواناییهایی اشاره شده که فردی میتواند با آنها به مبارزه یا مقاومت در برابر مشکلات و دشمنان بپردازد. به نوعی، از تکیه به دانایی و قدرت در مواجهه با چالشها سخن به میان آمده است، جایی که شخص با نیرویی استوار و سمبلهایی از قدرت خود به مقابله برمیخیزد. او بر این باور است که با تلاش و اراده میتواند بر سختیها غلبه کند و به موفقیت دست یابد.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که در این شعر، شاعر به وصف دو ستاره یا صورت فلکی اشاره میکند. یکی از آنها به طور ناگهانی از ارتفاع خود پایین میآید و دیگری به تدریج به سمت پایین میرود. این تصویرسازی میتواند نمایانگر تغییرات در آسمان یا در زندگی باشد و به نوعی بیانگر حرکت و دگرگونی در عالم هستی است.
هوش مصنوعی: به یاد پیروزیهای باستانی، ای زیبای تابناک، لبهای زیبا و سرخ تو همچون دندانهای شیر، جذابیت خاصی دارد.
هوش مصنوعی: چون فرهاد با عشق و تلاش فراوان کوه بیستون را شکاف داد و راهی برای رسیدن به شیرین ایجاد کرد، طعم محبت خسرو شاپور نیز شیرین و دلپذیر شد.
هوش مصنوعی: به یاد داشته باش که در کنار قد تو، پرچم کاویان به اهتزاز درآمده است و تو، با آن دومار در میان ویرانیها و بدبختیها، صدها ضحاک را به چالش میکشی.
هوش مصنوعی: آرزو کن که پسر فریدون، به جنگ دشمن ضحاک رفت و او را به نابودی کشاند.
هوش مصنوعی: چقدر درد و رنج به مسئولان رسیده و هیچکس آن مرز را از وجود ناپاکیها پاک نکرده است.
هوش مصنوعی: اگر خواستهها و هدفهای سلطان برآورده نشود، او هم کاری نمیکند و کم کم دیگران نیز به او توجه نخواهند کرد. در این حالت، سلطان نیز در شرایطی نامناسب قرار خواهد گرفت.
هوش مصنوعی: در این بیت به ستایش معتمدالدوله اشاره شده و بیان میشود که او در مقام و جایگاه بلندی قرار دارد. همچنین به این نکته پرداخته میشود که به راحتی نمیتوان به او دسترسی پیدا کرد یا از او بهرهمند شد. در واقع، اهمیت و بزرگی او به حدی است که نیاز به تلاش و کوشش دارد تا بتوان به او نزدیک شد.
هوش مصنوعی: از او، مانند باغی با صفا، هزار مکان ویران و این حال، مانند گلستانی نورانی، هزار چاله تاریک وجود دارد.
هوش مصنوعی: درک و فهم فطرت و استعداد انسان باعث میشود که در رفتار و انتخابهایش، از اسراف و زیادهروی پرهیز کند و به جای آن، به نیکویی و بلندی طبع بپردازد. در واقع، این هوش فطری او را از خسیسی و خودداری بیجا دور میکند و به راههای عالیتر هدایت میکند.
هوش مصنوعی: قدر و منزلت کسی که با تقدیر الهی سر و کار دارد، به اندازهای نیست که کسی بخواهد از او عیبجویی کند. کسی که به خود میبالد و بیادبی میکند، نباید انتظار پوشش و محنت داشته باشد.
هوش مصنوعی: اگر تمام زمین هم به کمک انسان بیاید، آسمان شاد نخواهد شد. و اگر همه هم دشمن او باشند، او نگران نخواهد بود.
هوش مصنوعی: دیدن او برای من ممکن نیست و به شدت خطرناک است، مانند اینکه بگویم نه، نمیتوان به آن نزدیک شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به مستحقان ندهی هرآنچه داری و باز
دهی به معجر و دستار سبزک و سیماک
بجان پاک تو ای خواجه احمد شباک
که همچو جان توام بانو پاک از دل پاک
سر من آنجا باشد که خاک پای تو است
وگرچه سر ز شرف برگذارم از افلاک
بچشم من تو چنانی که توتیا شمرند
[...]
بذروه ملکوت آی ازین نشیمن خاک
که نیست لایق تخت ملوک تحت مغاک
بخاک بازده این خاک و سوی علو گرای
که جان پاک سزا نیست جز بعالم پاک
تو شاه تخت وجودی چه جای تست اینجا
[...]
بیا، که خانهٔ دل پاک کردم از خاشاک
درین خرابه تو خود کی قدم نهی؟ حاشاک
به لطف صید کنی صدهزار دل هر دم
ولی نگاه نداری تو خود دل غمناک
کدام دل که به خون در نمیکشد دامن؟
[...]
کسی که لطف کند با تو خاک پایش باش
وگر ستیزه برد در دو چشمش آکن خاک
سخن به لطف و کرم با درشتخوی مگوی
که زنگ خورده نگردد به نرم سوهان پاک
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.