شمارهٔ ۹۰
مقام عارف عالی مقام بی وطنیست
طراز کسوت فقر و فنا وبرهنه تنیست
به گوش دهر ازین راستر سخن نرسید
که گوهر صدف بحر صدق کم سخنیست
چو نیست بنده آن شاه مکی و مدنی
ازان چه سود که مکیست خواجه یا مدنیست
گرفت گوشه چو خم شیخ پر شراب غرور
به محتسب که رساند که وقت خم شکنیست
به قبله روی و بتان در درون ز حرص و هوا
نه این خدای پرستیست بلکه برهمنیست
هوای عشق کنی همت از دو کون ببر
که این عروج نیاید ز همتی که دنیست
خجالتیست عظیم از رخ تو جامی را
که زخم تیغ فراق تو خورد و زیستنیست
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...