پریوشی که به رخ رسم دلبری داند
سگ خودم شمرد و آدمیگری داند
نهان ز چشم کسان گفتمش به سوی من آی
به خنده گفت که این شیوه را پری داند
چو دم ز بندگی او زنم ز آتش غم
گدازشم دهد و بنده پروری داند
رعایت حق صحبت کسی تواند کرد
که عیبنا کی یاران هنروری داند
ز سیم عارض او دور عاشق مفلس
که کرده رخ چو زر آن را ز بی زری داند
به تاج دولت عشق آن گدا سرافرازد
که دولتی که نه عشق است سرسری داند
غزل به وصف بتان عادت است جامی را
اگرچه قاعده مدح گستری داند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شاعری با اشاره به زیبایی و دلبری دلبند خود، نشان میدهد که او چگونه به زیباییها و لطافتها توجه دارد. او با لحنی شیطنتآمیز از معشوق میخواهد که به سوی او بیاید و معشوق در پاسخ به این درخواست به نیکی و با دلخوشی اشاره میکند که این رفتارها مخصوص پریهاست. شاعر توضیح میدهد که عشق و بندگی معشوق، او را به آتش غم و اندوه میکشاند، اما این درد و رنج نیز خود نوعی عشق و بندگی است. او میگوید که توجه به عیبهای یاران و هنر ایشان فقط از کسی برمیآید که خود به هنر و راستگویی آگاه باشد. شاعر همچنین از دوری از عشق و تمایل به زیباییهای ظاهری سخن میگوید و به این نکته اشاره میکند که عشق واقعی و دولت عشق بالاترین ارزشها را در زندگی به ارمغان میآورد. در نهایت، او میگوید که در وصف معشوق و زیباییهای دلکش، غزلی را سرودن به عادت اوست؛ گرچه او قواعد مدح و ستایش را به خوبی میداند.
هوش مصنوعی: زنی زیبا و دلربا که هنر زیبایی را به خوبی میشناسد، حتی مرا که همچون سگ او هستم، در نظر خود چیزی کوچک و بیارزش میبیند و در عوض، به ادب و انسانیت نیز اهمیت میدهد.
هوش مصنوعی: به آرامی و به دور از نگاه دیگران، از او خواستم که به سمت من بیاید. او با خنده جواب داد که فقط یک پری میتواند چنین راهی را پیش بگیرد.
هوش مصنوعی: وقتی که در مورد بندگی خدا صحبت میکنم، آتش غم من ذوب میشود و او که پرورشدهنده بندگان است، این را به خوبی میداند.
هوش مصنوعی: کسی میتواند به صحبت دیگران احترام بگذارد که عیوب و نقاط ضعف دوستان را بشناسد و هنر ارتباط را یاد گرفته باشد.
هوش مصنوعی: عاشق بیچارهای که از چهره معشوقش، که مانند نقره میدرخشد، دور است، میداند که این زیبایی از کمخریدن او ناشی میشود.
هوش مصنوعی: کسی که در عشق تواضع و فقر را برمیگزیند، در حقیقت دارای فضیلت و ارزش بالایی است. زیرا هر موفقیتی که بدون عشق به دست آید، عمق و معنا ندارد و به راحتی فراموش میشود.
هوش مصنوعی: غزل معمولاً به توصیف زیبارویان اختصاص دارد و جامی هم اگرچه میداند که باید ستایش کند، اما باز به همین موضوع میپردازد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
نه هر که آینه سازد سِکندری داند
نه هر که طَرْفِ کُلَه کج نهاد و تُند نشست
کلاهداری و آیینِ سروری داند
تو بندگی چو گدایان به شرطِ مزد مکن
[...]
چنین که چهره خوب تو دلبری داند
نه حسن حور و نه رخساره پری داند
به خاک پای تو کآب حیات ممکن نیست
که همچو لعل لبت روحپروری داند
ستمگری نه پریچهره مرا کارست
[...]
چنانکه چشم تو در غمزه دلبری داند
سواد زلف سیاهت ستمگری داند
ز لطف نرگس مستت نشان تواند داد
دلی که سحر مبین در مبصری داند
بصد روان لبت،ای ماهروی،دشنامی
[...]
عجب! که رسم وفا هرگز آن پری داند
پری کجا روش آدمی گری داند؟
دلم بعشوه ربود اول و ندانستم
که آخر اینهمه شوخی و دلبری داند
بعاشقان ستم دوست عین مصلحتست
[...]
طریق دلبری تو مگر پری داند
که آدمی نه بدین شیوهٔ دلبری داند
کسی که هر بن مژگان به صد کرشمه سپرد
سزد که هرسر موییش دلبری داند
ز جان طمع ببرد، یا به دل غمش بیند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.