عجب مطبوع و موزونی عجب زیبا و رعنایی
عجب شوخ دل آشوبی عجب ماه دل آرایی
به غمزه آفت جانی به قامت سرو بستانی
به رخ شمع شبستانی به لب لعل شکرخایی
دلی دارم ز غم پر خون غمی دارم ز حد بیرون
دریغا گر تو بر حال من بیدل نبخشایی
اجل نزدیک شد دور از توام آخر چه کم گردد
اگر روزی قدم در پرسش من رنجه فرمایی
لبالب شد ز خون بی جام لعلت ساغر چشمم
لب شیرین چه باشد گر به شکرخنده بگشایی
قدت یا رب چه موزون است کز رفتار شیرینش
قیامت خیزد اندر شهر اگر ناگه برون آیی
اساس عشق محکم گشت و بنیاد خرد ویران
اغیثونی اخلائی اعینونی احبائی
دلم بس خلوتی تاریک و تنگ آمد بیا جانا
درون منظر چشمم نشین یکدم چو بینایی
رو ای همدم تو در بزم طرب با دوستان خوش زی
رها کن تا بمیرد جامی اندر کنج تنهایی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و جذابیت معشوق اشاره دارد و احساسات عاشق را در وصف آن بیان میکند. شاعر از شوخطبعی و زیبایی معشوق خود میگوید و در عین حال از درد و غم ناشی از دوری او شکایت میکند. او به این نکته اشاره دارد که اگر روزی معشوقش به حال او بیتوجهی نکند و به او توجه کند، ممکن است حالش بهتر شود. شاعر همچنین از تنهایی و تاریکی درونش سخن میگوید و درخواست میکند که معشوقش برای دمی کوتاه در کنارش باشد. در نهایت، او از رهایی از تنهایی و خوشی در جمع دوستانش سخن میگوید.
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و جذابیت فردی اشاره دارد که هم جذاب و دلربا است و هم با روحیهای شاداب و بازیگوش جلوهگری میکند. او همچون ماهی ناز و دلفریب است که دل را میرباید و توجه همه را به خود جلب میکند.
هوش مصنوعی: با نگاهی دلبرانه و جذاب، مانند ستارهای در آسمان شب، به زیبایی و جذابیتی خاص شبیه درختان بلند بستانی و لبهای شیرین و خوشنشان.
هوش مصنوعی: من دلی دارم پر از غم و درد، این غم به حدی است که فراتر از تحمل من رفته است. ای کاش تو به وضعیت من و دلم توجه کنی و مرا ببخشی.
هوش مصنوعی: مرگ در کمین است و من از تو دور افتادهام. چه ضرری دارد اگر روزی برای دانستن حال من زحمت بکشی و جوابم را بدهی؟
هوش مصنوعی: چشمانم پر از خون است و این عرقی که از محبت تو به قلبم میریزد، به مانند جام پر از لعل میماند. اگر تو لبخند شیرینت را بر لبانم بگشایی، چه چیزی میتواند از شکر شیرینتر باشد؟
هوش مصنوعی: خدای بزرگ، قامت تو چقدر زیبا و متناسب است که با حرکات دلنشینت، در میان مردم، از شگفتی به پا میخیزد اگر ناگهان از جا حرکت کنی.
هوش مصنوعی: عشق به یک پایه محکم تبدیل شده و عقل و تفکر نابود شده است. مرا یاری کنید دوستانم، به من کمک کنید ای عزیزانم.
هوش مصنوعی: دل من به شدت احساس تنهایی و کسالت میکند. ای جانم، بیایید و به مدت یک لحظه در دیدگان من نشسته و آرامشبخش من باشید، مانند حس بینایی که به انسان روشنی میدهد.
هوش مصنوعی: با دوستان در جشن و شادی بمان و از غمها دور شو، زیرا در سکوت و تنهایی، شادیها و لذتها به فراموشی سپرده میشوند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بهار آمد من و هر روز نو باغی و نو جایی
به گشتن هر زمان عزمی به بودن هر زمان رایی
قدح پر باده رنگین به دست باده پیمایی
چو مرغ از گل به گل هر ساعتی دیگر تماشایی
نگاری با من و رویی نه رویی بلکه دیبایی
[...]
شبی تاری چو بیساحل دمان پر قیر دریائی
فلک چون پر ز نسرین برگ نیل اندوده صحرائی
نشیب و توده و بالا همه خاموش و بیجنبش
چو قومی هر یکی مدهوش و درمانده به سودائی
زمانه رخ به قطران شسته وز رفتن برآسوده
[...]
ایا بی حد و مانندی که بی مثلی و همتایی
تو آن بی مثل و بی شبهی که دور از دانش مایی
ز وهمی کز خرد خیزد تو زان وهم و خرد در وی
ز رایی کز هوا خیزد تو دور از چشم آن رایی
پشیمانست دل زیرا که تو اسرارها دانی
[...]
خرد را دوش میگفتم که ای اکسیر دانایی
همت بیمغز هشیاری همت بیدیده بینایی
چه گویی در وجود آن کیست کو شایستگی دارد
که تو با آب روی خویش خاک پای او شایی
کسی کاندر جهان بیهیچ استکمال از غیری
[...]
زهی اخلاق تو محمود همچون عقل و دانائی
زهی ایام تو مشکور همچون عهد برنائی
امام شرق رکن الدینکه سوی حضرتت دایم
خطاب انجم و چرخست مولانا و مولائی
اضافت با کف رادت ز گیتی گنج پردازی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.