شمارهٔ ۷۲۱
ای شه تنگ قبایان مه زرین کمران
سرور کج کلهان خسرو شیرین پسران
مرهم سینه بی کینه آشفته دلان
مردم دیده غمدیده صاحبنظران
تا کی افتم به رهت آه زنان اشک فشان
تا کی آیم به درت نعره زنان جامه دران
گذری کن به سر عاشق مهجور که هست
محنت عاشقی و دولت خوبی گذران
با خیال تو سحر معذرتی می گفتم
کای شده مونس تنهایی خونین جگران
خویش را شهره به عشق دگران می سازم
تا نگویند حدیث من و تو بی خبران
گفت جامی چو دلت شیفته ماست چه باک
گر به تلبیس شوی شهره به عشق دگران
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...