گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
جامی

بر آب می کشد رخت از مشک ناب خط

بس طرفه کاتبی که نویسد بر آب خط

در خط شد آفتاب ز روی تو تا کشید

از مشک گرد دایره آفتاب خط

باشد دهان تنگ تو از هیچ نقطه ای

وان لب به گرد نقطه ز لعل مذاب خط

سینه کنم چو غیر تو بندد به سینه نقش

آری کشند بر ورق ناصواب خط

چون بوسه ها شمرده دهی، از خراش تیغ

می کش به سینه ام پی ضبط حساب خط

از دل نبرد حرف غمت وعده های وصل

شسته نشد ز لوح به موج سراب خط

جامی به یاد آن لب و خط خون دیده ریخت

آن دم که دید بر لب جام شراب خط

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode