جامی
»
هفت اورنگ
»
سلسلةالذهب
»
دفتر اول
»
بخش ۹۵ - حکایت عاشق و معشوقی که شب در خلوتی نشسته بودند و در بر همه اغیار بسته ناگاه غلام آن عاشق که باریک نام داشت حلقه بر در زد عاشق گفت کیست گفت منم غلام تو باریک عاشق گفت باز گرد که اگر در باریکی مویی شده ای امشب تو را درین خلوت گنجایی نیست
مبتلایی به عشق بدخویی
داشت باریک نام هندویی
بعد عمری شبی ز بخت بلند
آمد آن صید وحشی اش به کمند
بود با او به هم خوش و خندان
کامد آواز حلقه بر سندان
کیست گفتار درین شب تاریک
گفت کمتر غلام تو باریک
گفت روز کز کمال نزدیکی
گرچه مویی شوی ز باریکی
نیست امکان آنکه ره یابی
زین در آن به که روی برتابی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، فردی به عشق خود مبتلا شده است و معشوقهای باریکاندام از هند دارد. پس از سالها، آن معشوقه به زندگی او بازمیگردد و باعث خوشحالی و شادمانی او میشود. در یک شب تاریک، فرد از معشوقهاش میپرسد که کیست و او در پاسخ میگوید که کمتر از او باریک و لاغر است. امیدواری به نزدیکی و رفاقت وجود دارد، اما به رغم تمام جذابیتها، معشوقه به او یادآوری میکند که ممکن نیست عشق به عمق و نزدیکی واقعی شکل گیرد. در نهایت، پیشنهاد میشود که بهتر است تا از این رابطه دوری کند.
هوش مصنوعی: مردی دلبسته و عاشق زنی سختگیر و بدخلق بود که نامش هندو بود.
هوش مصنوعی: پس از سالها، یک شب بخت بلند و خوش، آن شکار وحشی به دام افتاد.
هوش مصنوعی: او به همراه او به خوبی و خوشی سپری کرد و آواز خوشی مانند حلقهای بر روی سندان طنین انداز شد.
هوش مصنوعی: در این شب تاریک، چه کسی میتواند سخن بگوید؟ بهتر است کمتر صحبت کنیم، چون من در حد و اندازه تو نیستم.
هوش مصنوعی: اگر روزی به خاطر نزدیکی کمال، حتی به اندازه یک مو نیز باریک شوی، این نزدیکی همچنان ارزشمند است.
هوش مصنوعی: امکان ندارد که از این مسیر به مقصد برسی، بهتر است که از آن دوری کنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.