گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
 
 
عطار

خبرت هست که خون شد جگرم

وز می عشق تو چون بی خبرم

زآرزوی سر زلف تو مدام

چون سر زلف تو زیر و زبرم

نتوان گفت به صد سال آن غم

[...]

اثیر اخسیکتی

وه که امروز بحال دگرم

تو چه دانی که نداری خبرم

از همه خرمئی دور از تو

تا ز تو دور ترم، دور ترم

نه تو را، رای که بر من نگری

[...]

کمال‌الدین اسماعیل

ای ز خاک در تو تاج سرم

خود همینست بعالم هنرم

نم کلک تو و خاک در تست

حاصل خشک و تر بحر و برم

عقدها گوهر ازو بربایم

[...]

عراقی

تا کی از دست تو خونابه خورم؟

رحمتی، کز غم خون شد جگرم

لحظه لحظه بترم، دور از تو

دم به دم از غم تو زارترم

نه همانا که درین واقعه من

[...]

شاه نعمت‌الله ولی

هر کجا حسن خوشی می نگرم

جان به عشق تو به او می سپرم

نگرانم به جمال خوبان

چه کنم حسن تو را می نگرم

دم به دم کلک خیالت به کرم

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه