زهی ز رای تو روشن جهان تیغ و قلم
فلک بدست تو داده عنان تیغ و قلم
قوام دین سر احرار و اختیار ملوک
که نیست جز تو کسی قهرمان تیغ و قلم
توئی که هستی از گوهر سخا و کرم
توئی که هستی از خاندان تیغ و قلم
توئی که ترا گاه دانش و مردی
بیان فضل و فصاحت بنان تیغ و قلم
نفاذ امر تو وسطوت اشارت تست
مضا و هیبت و حکم روان تیغ و قلم
همی فرازد از تو سپهر فضل و هنر
همی فروزد از تو جهان تیغ و قلم
خطا نیفتد بر تیغ و بر قلم پس ازین
که پاس حکم تو شد پاسبان تیغ و قلم
ازان هنر که عیان گشت نزد عقل از تو
نبود صد یک ازان در گمان تیغ و قلم
شدست ویران از تو نهاد بخل و ستم
شدست پیدا از تو نهان تیغ و قلم
خجل شوند همی از زبان دربارت
زبان پر گوهر و در فشان تیغ و قلم
صریر کلک تو و عکس خنجر تو همی
چو رعد و برق جهد زاسمان تیغ و قلم
ببحر ماند دستت ازان همی خیزد
همیشه زو گهر و خیزران تیغ و قلم
شدست کند ز جود تو حرص آز و نیاز
شدست تیز بمدحت زبان تیغ و قلم
رواست گر بمدیح تو تر کنند زبان
که پر ز گوهر کردی دهان تیغ و قلم
ز آب لفظ تو و آبروی دشمن تست
اگر ز آب بود زنده جان تیغ و قلم
بجز دل تو نباشد جهان عدل و سخا
بجز کف تو نزیبد مکان تیغ و قلم
کنون که تیغ و قلم در ضمان دست توأند
شدند دولت و دین در ضمان تیغ و قلم
عدو و ناصح تو کرده عقد گردن و گوش
زدر و لعل که خیزد ز کان تیغ و قلم
بلفظ عذب تو و خون دشمنت گوئی
که رفت بیع و شری درمیان تیغ وقلم
زلفظ گوهر کرد آنزخونسرشت این مشک
که هست مشک و گهر کاروان تیغ و قلم
شدند تیغ و قلم جان ستان و روزی بخش
ز دست و بازوی تست این توان تیغ و قلم
بروز کینه چو گیری بدست قبضه تیغ
بر افکند عدویت طیلسان تیغ و قلم
نهد بنزد تو تیغ و قلم عطارد و شمس
زشرم چون تو کنی امتحان تیغ و قلم
کف تو هست سپهر سخا و عالم را
نمود شام و شفق از زبان تیغ و قلم
جهان شداست چو روی گل و دل لاله
که بشکفید ز تو بوستان تیغ و قلم
بیان تیغ و قلم شد کف و زبان تو زانک
فصاحتست و شجاعت بیان تیغ و قلم
سباع و انس گه رزق میهمان توأند
تو روزی همه میده ز خوان تیغ و قلم
نیام و ملقمه زان بیشتر سیه پوشند
که پوست دشمن تست آشیان تیغ و قلم
فلک چو دست تو هرگز کجا بود ورچه
دهد شهاب و مجره نشان تیغ و قلم
جهان بخندداز خرمی چو صبح و چو گل
چو اشگبار شود دیدگان تیغ و قلم
ز تف خشم تو نز بوی مشک و کافورست
که خشک مغز شدند استخوان تیغ
بروز کار تو اندر ز مردی و دانش
پر از عجایب شد داستان تیغ و قلم
چو دید چرخ ز کار تو و شجاعت تو
چه گفت؟گفت زهی پهلوان تیغ و قلم
بناز از قلم خویش و تیغ گوهر بار
که می بنازد از تو روان تیغ و قلم
همیشه تازبردست آسمان وش تو
همی کنند قران اختران تیغ و قلم
همه سعادت تأثیرشان نثار تو باد
که جز بسعد نباشد قران تیغ و قلم
کسیکه باشد با تو دورویه و دو زبان
بدین دو بادا همداستان تیغ و قلم
بریده باد بتیغ و سرشته باد بخون
سرو زبان عدویت بسان تیغ و قلم
بعقل گفتم کز مدح های خواجه ما
کدام لایق تر گفت آن تیغ و قلم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به ستایش قدرت و جایگاه فردی خاص (احتمالاً یک پادشاه یا وزیر) میپردازد که در جامعه به عنوان قهرمان و منبع انصاف و سخاوت شناخته میشود. شاعر به بررسی ویژگیهای برجسته او، از جمله دانش، شجاعت و فصاحت میپردازد و تأکید میکند که تیغ و قلم (نماد قدرت و علم) در دستان او قرار دارند.
شاعر همچنین بیان میکند که این فرد تنها کسی است که میتواند جلوی ظلم و بخل را بگیرد و عدالت را برقرار سازد. او از او به عنوان منبع رفاه و روزی برای دیگران یاد میکند و تصریح مینماید که قدرتش در دست او باعث رونق و شادابی جهان است.
در نهایت، شاعر بر اهمیت وفاداری و یکصدایی در برابر او تأکید میکند و دشمنی را که علیه او برمیخیزد، به سخره میگیرد و آرزوی سعادت و موفقیت برای او دارد.
هوش مصنوعی: به راستی که با تدبیر تو، جهان روشن است. آسمان به دست تو، سپر و قلم را داده و به تو اختیار آنها را سپرده است.
هوش مصنوعی: این شعر به اهمیت و نقش فردی اشاره دارد که در شکلگیری و استواری دین و آزادی نقش بنیادی دارد. این شخص همچنین قدرت و اختیار خاصی دارد که هیچ کس دیگری نمیتواند به همان اندازه در میدان نبرد یا فرهنگ تأثیرگذار باشد. او به عنوان قهرمان اندیشه و عمل معرفی میشود، که در زمینه ایجاد عدالت و حقیقت فعال است.
هوش مصنوعی: تو از گوهر generosity و مهربانی شکل گرفتهای و از خانوادهای آمدهای که به شمشیر و قلم شهرت دارد.
هوش مصنوعی: تو کسی هستی که در مواقعی تواناییات در دانش و مردانگی به وضوح نمایان میشود، همچون تیغ و قلمی که قدرت بیان و فصاحت دارند.
هوش مصنوعی: فرمان تو که در دلها نفوذ میکند، و نشانههای تو که پر از قدرت و عظمت است، مانند تیغ و قلمی که حکم میرانند، تأثیر عمیقی بر روح دارد.
هوش مصنوعی: سپهر دانش و هنر به خاطر تو برتر میشود و جهان به خاطر تو از قدرت و قلم بهرهمند میگردد.
هوش مصنوعی: از این به بعد، خطا و اشتباهی نخواهد بود بر تیغ و قلم؛ چرا که محافظ و نگهبان حکم تو، تیغ و قلم هستند.
هوش مصنوعی: از آن هنری که برای عقل آشکار شد، از تو نیست؛ تنها صد جز از آن در تصور وجود دارد، همچون تیغ و قلم.
هوش مصنوعی: به خاطر بخل و ستم تو، دل من ویران شده است و حالا در خفا آثار انگشتت و قلمت نمایان شده است.
هوش مصنوعی: زهردار و پرمغز، سخنانی زیبا و پرمعنی که از دهان تو بیرون میآید، باعث خجالت دیگران میشود. همچنین، قدرت کلام و نوشتن تو همچون تیغی تیز و برنده است.
هوش مصنوعی: صدا و نغمهی قلم تو به مانند رعد و برق است و تصویر خنجر تو نیز همچنان به زمین میتازد. آمدن قلم و تیغ تو، مانند نوری در آسمان است که همه جا را روشن میکند.
هوش مصنوعی: دست تو همیشه از دریا بیرون میآید و گنجینهای از جواهرات و ابزارهای ارزشمند همچون نی و قلم به ارمغان میآورد.
هوش مصنوعی: فضایل تو باعث شده که حرص و طمع و نیاز از دلها زدوده شود. زبان و قلم نیز به ستایش تو همچون تیغی تیز و آماده هستند.
هوش مصنوعی: جایز است که زبانها به ستایش تو بپردازند، زیرا تو با کلام و نوشتن خود، مانند شمشیری پر از گوهر، دلها را زینت بخشیدهای.
هوش مصنوعی: اگر از زبان تو و آبروی دشمن یاد کنیم، تو به نوعی زندهتری، چون نیرو و قدرت تیغ و قلم به آب وابسته است.
هوش مصنوعی: جز دل تو دیگر چیزی در دنیا به عدالت و بخشش نمیرسد و هیچ جایی شایستهی تیغ و قلم نیست مگر دست تو.
هوش مصنوعی: حال که شمشیر و قلم در دست تو ایمن شدهاند، هم قدرت و سلطنت و هم دین و مذهب در این دو ابزار تحت حمایت و حفاظت قرار دارند.
هوش مصنوعی: دشمن و مشاور تو، بر گردن و گوش تو بندهایی از طلا و مروارید زدهاند تا از دل گنجینهی قلم و شمشیر، نیکی و زشتی نمایان شود.
هوش مصنوعی: با زبانی شیرین از تو میگوید و از خون دشمنت یاد میکند، که در این میان معامله و بحث در زیر تیغ و قلم آغاز شده است.
هوش مصنوعی: از موی گرانبهاء و زیبا، مانند گوهر، که از خونِ ذات خویش به دست آمده، این مشک (عطر) ایجاد شده است. این عطر همانند گوهر، نشانهای از زیبایی و ارزش است، در حالی که تیغ و قلم نماد قدرت و هنر هستند.
هوش مصنوعی: تیغ و قلم به قدری قدرت دارند که جان را میستانند و روزی به انسان میدهند؛ این توانایی ناشی از دستان و بازوهای توست.
هوش مصنوعی: وقتی که کینه در دل بگذارید، انسان به سلاحی همچون شمشیر میشود و دشمنی و دشمنیورزی را به جای محبت و دوستی جایگزین میکند، در نتیجه ممکن است به عواقب خطرناکی منجر شود.
هوش مصنوعی: شمشیر و قلم را به نزد تو میآورند؛ چون تو با این امتحان میخواهی خودت را بسنجی، حتی آفتاب و عطارد نیز از شرم در برابر تو خاموش میشوند.
هوش مصنوعی: دست تو نمایانگر آسمان بخشندگی است و جهان را به وسیلهی زبان تیغ و قلم، به تصویر کشیدهای؛ مانند شب و صبحی که یکی بعد از دیگری در حال تغییر هستند.
هوش مصنوعی: جهان زیباست مانند چهرهی گل، و دل لالهای که با شکفتن، عطرش را به فضا پراکنده میکند. تو مانند باغی از تیغ و قلم هستی که گلهایش در آن میروید.
هوش مصنوعی: شمشیر و قلم، هر دو ابزار بیان و قدرت هستند. زبان و گفتارت نیز توانایی بیان احساسات و افکار را دارند. زیرا فصاحت و شجاعت در بیان، نشاندهنده قدرت این دو ابزار است.
هوش مصنوعی: در این بیت اشاره شده است که موجودات درنده و انسانها هر دو در مهمانی تو حضور دارند و تو از طریق تیغ و قلم، که نماد قدرت و هنر است، به همه آنها روزی میدهی. یعنی تو با تواناییهایت به همه نیازمندان، چه انسان و چه حیوان، کمک میکنی.
هوش مصنوعی: دوستانی که از من فاصله گرفتند، بیشتر از این که با من مرتبط شوند، خود را در ظلمت و ناامیدی غرق میکنند. زیرا زندگی سرشار از رنج و مشکلاتی است که به مانند آشیانهای برای دشمنانم به شمار میرود، همانطور که تیغ و قلم برای من نمایانگر چالشها و سختیها هستند.
هوش مصنوعی: آسمان چطور میتواند به اندازهی دست تو باشد، حتی اگر شهابسنگها و ردهای نور هم نشاندهندهی قدرت و هنر تو باشند؟
هوش مصنوعی: دنیا باید از شادی و سرسبزی همانند صبح و گل بخندد، اما وقتی دلهای ما پر از اندوه و اشک باشد، چشمانمان تیز و نافذ میشود همانند تیغ و قلم.
هوش مصنوعی: عطر خشم تو مانند بوی مشک و کافور است و به حدی شدید است که حتی مغز استخوان را تحت تأثیر قرار داده و خشک کرده است.
هوش مصنوعی: کار تو نشاندهندهی شخصیت و دانشت است و داستانی که از این بینش به وجود میآید، پر از شگفتیها و عجایب است. تیغ و قلم نیز نمادهای قدرت و علم را در این روایت به تصویر میکشند.
هوش مصنوعی: وقتی آسمان (چرخ) به قدرت و شجاعت تو نگاه کرد، چه نظری داد؟ گفت: چه افتخاری که تو هم به شمشیر و هم به قلم تسلط داری.
هوش مصنوعی: به خود ببال و افتخار کن از هنر و خلاقیتت، زیرا تیغ و قلمی که از تو الهام گرفتهاند، همچون جواهر درخشان میدرخشند.
هوش مصنوعی: آسمان همیشه برتر و سلطهگر است و تو نیز به مانند آن، ستارهها را با قدرت قلم و کلام خود به حرکت درمیآوری.
هوش مصنوعی: تمام خوشبختیها و نیکیها به تو تعلق دارد، زیرا جز با سعادت نمیتوان بین شمشیر و قلم ارتباط برقرار کرد.
هوش مصنوعی: کسی که با تو دو رو و دو زبان است، همانند این دو باد که با هم هماهنگاند، میتواند هم از تیغ (خشونت) و هم از قلم (بصیرت و اندیشه) استفاده کند.
هوش مصنوعی: با شمشیر از هم جدا شده و با خون آغشته شدهای، زبان دشمنیات مانند شمشیر و قلم است.
هوش مصنوعی: با خودم فکر کردم که از میان مدحها و ستایشهایی که در مورد استاد ما وجود دارد، کدام یک شایستهتر است. در پاسخ گفت که آن تیغ و قلم هستند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شده است بلبل داود و شاخ گل محراب
فکنده فاخته بر رود و ساخته مضراب؟
یکی سرود سراینده از ستاک سمن
یکی زبور روایت کننده از محراب
نگر که پردر گردید آبگیر بدانکه
[...]
شبی چو روز فراق بتان سیاه و دراز
درازتر ز امید و سیاه تر ز نیاز
ز دور چرخ فرو ایستاده چنبر چرخ
شبم چو چنبر بسته در آخرش آغاز
برآمده ز صحیفه فلک چو شب انجم
[...]
گرفت مشرق و مغرب سوار آتش و آب
ربود حرص امارت قرار آتش و آب
همی شکنجد باد و همی شکافد خاک
به جنبش اندر دود و بخار آتش و آب
به خشگ و تر به جهان دربگشت ناظر عقل
[...]
خری سبوی سرو روده گوش و خم پهلو
کماسه پشت و کدو گردن و تکاو گلو
چو آمد آید با او سبوی و روده و خم
چو شد کماسه رود با وی و تگا و کدو
خری سرش ز خری چون کدوی بیدانه
[...]
زهی بمشرق و مغرب رسیده انعامت
شکوه خطبه وسکه زحشمت نامت
زتست نصرت اسلام از آن فلک خواند است
حسام دولت و دین و علاء اسلامت
بزرگ سایه یزدان و آفتاب ملوک
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.