نازنینان و چار بالش ناز
خاکساران و آستان نیاز
جور و خواری کشیدن از محبوب
خوش تر است از هزار نعمت و ناز
گوش مجنون و حلقه لیلی
سر محمود و آستان ایاز
نام و ناموس و دین و دنیا را
چه محل پیش عاشق جانباز
ای که عیبم همی کنی در عشق
یک نظر بر جمال او انداز
عشق در هر دلی فرو ناید
زانکه هر سینه نیست محرم راز
من ازین در کجا توانم رفت؟
مرغ پَر بسته چون کند پرواز؟
نه قراری که دم فرو بندم
نه مجالی که برکشم آواز
گر به بوی تو جان بر افشانم
هم به بوی تو زنده گردم باز
همه گفتار دشمنان مشنو
یک دم آخر به دوستان پرداز
ساعتی این شکسته را دریاب
یک زمان این غریب را بنواز
امشب از رفته باز نتوان گفت
زانکه شب کوته است و قصّه دراز
گر بگرید جلال معذور است
کش چو شمع است کار سوز و گداز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به بیان عشق و فراق میپردازد و اهمیت عشق را بر نعمتها و دنیا برجسته میکند. او با ذکر مصائبی که از محبوب متحمل میشود، نشان میدهد که کشیدن رنج برای عشق، بهتر است از زندگی راحت و بیدرد. شاعر اشاره میکند که عشق رازآلود است و هرکس نمیتواند به آن دست یابد. همچنین، بر احساسات و عواطف عاشقانه خود تأکید میکند و میگوید که حتی در غم و اندوه، عشق او را زنده میکند. در پایان، شاعری به تذکر دادن به دوستان پرداخته و از آنها میخواهد که لحظهای را درک کنند و لحظاتی از شادی و آرامش را به او بدهند.
هوش مصنوعی: عزیزان و محبوبان، بر روی بالشتهای نرم و لطیف استراحت میکنند و خاکساران، در آستان خدایی که نیازمندیهایشان را برآورده میسازد، در خضوع و فروتنی قرار دارند.
هوش مصنوعی: تحمل سختی و رنج عشق به معشوق، برای من دلپذیرتر از هزار نعمت و آسایش است.
هوش مصنوعی: گوش مجنون به لیلی گوش میدهد و حلقهای که به دور آن قرار دارد، نشانه از محبت و وفاداری است. سر محمود به مقام و عظمت میرسد و آستان ایاز نیز نشاندهنده تواضع و خضوع در برابر بزرگی است. این موارد همگی سمبلهایی از عشق و ارادت به معشوق و قرار گرفتن در سایهی بزرگترها است.
هوش مصنوعی: عاشق جانباز برای نام و ناموس و دین و دنیا ارزشی قائل نیست و به آنها توجهی ندارد.
هوش مصنوعی: ای کسی که به عیوب من در عشق اشاره میکنی، یک نگاه به زیبایی او بینداز.
هوش مصنوعی: عشق به دل هر کسی وارد نمیشود، زیرا همه سینهها شرایط پذیرش راز و رازهای عشق را ندارند.
هوش مصنوعی: من از این در چگونه میتوانم بروم؟ مانند مرغی که پرهایش بسته است، چگونه میتواند پرواز کند؟
هوش مصنوعی: من نه زمانی برای سکوت دارم و نه فرصتی برای آواز خواندن.
هوش مصنوعی: هرچقدر هم که به خاطر تو جانم را از دست بدهم، باز هم به خاطر یاد تو زنده میشوم.
هوش مصنوعی: سخنان دشمنان را نادیده بگیر و به حرفهای دوستانت توجه کن.
هوش مصنوعی: لحظهای به این دلbroken توجه کن و زمانی به این غریبه محبت کن.
هوش مصنوعی: امشب نمیتوان در مورد گذشته صحبت کرد، زیرا زمان بسیار کم است و موضوع خیلی طولانی است.
هوش مصنوعی: اگر جلال گریه کند، باید او را عذر نهاد، زیرا مانند شمع در حال سوز و ذوب شدن است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
زندگانی چه کوته و چه دراز
نه به آخر بمرد باید باز؟
هم به چنبر گذار خواهد بود
این رسن را، اگر چه هست دراز
خواهی اندر عنا و شدت زی
[...]
سرو ساقی وماه رود نواز
پرده بر بسته در ره شهناز
زخمه رودزن نه پست ونه تیز
زلف ساقی نه کوته ونه دراز
مجلس خوب خسروانی وار
[...]
زندگانی چه کوته و چه دراز
نه بآخر بمرد باید باز؟
هم بچنبر گذار خواهد بود
این رسن را اگر چه هست دراز
خواهی اندر عنا و شدّت زی
[...]
ای تو را آروزی نعمت و ناز
آز کرده عنان اسپ نیاز
عمرت از تو گریزد از پس آز
تو همی تاز در نشیب و فراز
بر در بخت بد فرود آید
[...]
چند گویی که نشنوندت راز
چند جویی که می نیابی باز
بد مکن خو که طبع گیرد خو
ناز کم کن که آز گردد ناز
از فراز آمدی سبک به نشیب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.