گشت خط بر گرد آن رخسار چون گلنار سبز
همچو در باغی که گردد دامن گلزار سبز
رفت آن کز جور گیسویش جهان بودی سیاه
زین پس از دور خطش گردد در و دیوار سبز
باغ رویش سبز شد وز بهر چشمش درخور است
باغ فرمایید تا بیند گهی بیمار سبز
در ازل نقّاش چون نقش عذارش می کشید
گوییا کرد از غلط ناگه سر پرگار سبز
بخت با زلفش فتاد و دیده بر خطّش نهاد
طالع خفته سیاه و دولت بیدار سبز
بر فراز قامتش گلزار حسن ار سبز شد
سرخ گل بر سرو اگر باشد شود ناچار سبز
اندرین موسم که از عکس رخ و رشک خطش
گشت جان لاله خون و دامن کهسار سبز
خیز تا عیشی به کام دل برانیم از بهار
زانکه بی ما بوستان خواهد شدن بسیار سبز
هر سحرگه آه من چون می رود بر آسمان
می کند آیینه نُه چرخ از زنگار سبز
گر نمی گردد ز اشک سرخ و زردی رخم
کی ز رنگ خود بگردد طوطی منقار سبز
جز که در بستان شعر پر ریاحین جلال
من ندیدم قطعهای در گلشن اشعار سبز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بس که از شادابی خطت شد این گلزار سبز
خاک میگردد چو ابر از سایهٔ دیوار سبز
زبن هوا گر دانهٔ تسبیح گیرد آب و رنگ
میشود چون ریشههای تاکش آخر تار سبز
مینماید بینسیم مقدم جانپرورت
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.