چو بودی گر وفا بودی در آن دل
نه دل خوانم ورا کاو هست قاتل
قتیل عشق او گشتم خدا را
چو جان در سر کنم آنک چه حاصل
فراقت پیش ما آسان نباشد
که کار عاشقی کاریست مشکل
نظر بازان درین صورت چه دانند
که کار غرقه چون شد بر سواحل
ز جان مهرت نخواهم کرد بیرون
که جای سرو جان ماست در دل
سرشتستند مهرت با گل من
که جای سرو بستانیست در گل
چو بندم ریزد از هم مهر رویت
نخواهد رفت بیرون از مفاصل
ملامت عاشقان را کم توان کرد
نصیحت را نمی باشند قابل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و وفاداری است. شاعر از دشواریهای عاشقی و عواطف عمیق خود میگوید. او بیان میکند که عشقش چنان عمیق است که نمیتواند از یاد محبوبش بیرون برود و دلش به او وابسته است. ارتباط این عشق با زیبایی و گلها نیز اشاره شده است، به طوری که عشق او مانند سروی در میان گلها است. شاعر همچنین میگوید که ملامت و نصیحت دیگران درباره عشق او بیفایده است، زیرا عاشقان به این نصیحتها گوش نمیدهند. در نهایت، او به سختی و پیچیدگیهای عشق و وابستگی عاطفیاش اشاره میکند.
هوش مصنوعی: اگر وفا وجود داشت، به آن دل نمیتوانم دل بگویم، زیرا او قاتل است.
هوش مصنوعی: من به خاطر عشق او به حالت بلبشویی دچار شدهام. راستی، اگر جانم را در این راه بگذارم، چه سودی خواهد داشت؟
هوش مصنوعی: فراق تو برای ما آسان نیست، زیرا عشق ورزیدن کار سختی است.
هوش مصنوعی: نگاه کنندگان به ظاهر چیزها، نمیدانند که وقتی کسی در آب غرق میشود، اوضاع چگونه است و رسیدن به ساحل چه دشواریهایی دارد.
هوش مصنوعی: هرگز نخواهم توانست از محبت تو دل بکنم، زیرا تو در قلب من جایگاه مخصوصی داری، همانند سرو که در دل مینشیند.
هوش مصنوعی: عشق و محبت تو با وجود من در هم آمیخته است، مانند اینکه جایی که سرو (درخت بلند) باید باشد، در میان گلها است.
هوش مصنوعی: زمانی که من رابطۀ خود را با تو قطع کنم، محبت و زیبایی چهرهات هرگز از دلم نخواهد رفت.
هوش مصنوعی: عاشقان را سرزنش کردن نمیتواند تاثیری بر دلهایشان بگذارد، زیرا آنها به نصیحت توجهی ندارند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
الا یا خیمگی! خیمه فروهل
که پیشاهنگ بیرون شد ز منزل
تبیره زن بزد طبل نخستین
شتربانان همیبندند محمل
نماز شام نزدیکست و امشب
[...]
وگر نه کرده بودی چرخ مایل
بدین سان لختکی میل معدل
حرامم بیته بی آلاله و گل
حرامم بیته بی آواز بلبل
حرامم بی اگر بیته نشینم
کشم در پای گلبن ساغر مُل
به علم فلسفه چندین چه نازی
که باشد فلسفی دایم معطل
هزاران گونه مشکل بیش بینم
در آن زلفین مفتول مسلسل
ارکب حل شکل کل یوم
[...]
فلک در سایه پر حواصل
زمین را پر طوطی کرد حاصل
هوا بر سیرت ضحاک ظالم
گزید آئین نوشروان عادل
خزان را با بهار از لعب شطرنج
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.