پست طاقت طاق گشت از بار عشق
پای دل مجروح شد از خار عشق
بر زبان ناید کسی را نام دل
جان فروشانند در بازار عشق
بس گران باریست بار عشق و صبر
از دلم بردار یارب بار عشق
ای دل بیچاره در هجران بساز
کاین چنین افتاده کار و بار عشق
هر زمان در سینه ام سر می زند
ای مسلمانان ز هجران بار عشق
چون فراقش خانه صبرم بکند
هم وصال او بود معمار عشق
رنگ رویم شد بسان کاه زرد
در جهان اینست خود آثار عشق
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر دربارهٔ عشق و دردهای ناشی از آن است. شاعر از بار سنگین عشق و صبر شکایت میکند و به دل مجروح خود اشاره میکند. او احساس میکند که نام عشق بر زبان کسی نمیآید و جانهای بسیاری در این بازار عشق فدای آن میشوند. شاعر از خداوند درخواست میکند که این بار سنگین عشق را از دلش بردارد. او همچنین از تلخی و تحمل دل در غم جدایی صحبت میکند و تأکید میکند که فراق عشق، منزل آرامش او را به هم میریزد. در نهایت، او به تأثیر عشق بر چهرهاش اشاره میکند و میگوید که همهٔ اینها نشانههای عشق است.
هوش مصنوعی: عشق بار سنگینی بر دوش دارد که دل را به شدت آزرده میکند و درد آن مانند خار به جان میزند.
هوش مصنوعی: هیچکس در بازار عشق نمیتواند نام دل را بیان کند، زیرا دلها خود را به عوض میفروشند و در این مکان جایگاهی ندارند.
هوش مصنوعی: عشق و انتظار برای من بسیار سنگین و طاقتفرسا شده است، ای خدا، این بار سنگین را از قلبم بردار.
هوش مصنوعی: ای دل نادان، در دوری و جدایی صبر کن، زیرا وضع و حال عشق به این شکل افتاده است.
هوش مصنوعی: هر زمانی که از جدایی عشق در دل من صحبت میشود، ای مسلمانان، دردی عمیق حس میکنم.
هوش مصنوعی: وقتی دوری او صبرم را میشکند، تنها دیدن دوبارهاش است که میتواند بنیانگذار عشق باشد.
هوش مصنوعی: صورت من مانند کاه زرد شده است و این فقط نشانههای عشق در دنیاست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون تو نه مردی نه زن در کار عشق
کی توانی کرد حل اسرار عشق
بر فلک زد پرتو انوار عشق
آسمان چون ذره شد در کار عشق
تافت بر جان و دلم انوار عشق
ای هزاران جان و دل ایثار عشق
بر میان جان خود بستیم باز
از پی ترسائی زنار عشق
گر بدیدی روی او مؤمن شدی
[...]
از ملامت سخت گردد کار عشق
وز ملامتگر فزون تیمار عشق
همچو مه دیدم شبی دیدار عشق
بود خورشید و فلک ز انوار عشق
مصطفی الجار ثم الدار گفت
جمله ذرات از این شد جار عشق
کل یوم هو فی شأن آیتی است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.