ما زان توئیم بی تکلّف
در ما نگر از سر تلطّف
جانم به لب آمد از فراقت
در وصل چرا کنی توقّف
گر لعل لبت به خواب بینم
گوئی که مکن درو تصرّف
بگذر ز جفا و با میان آی
تا چند نمایی این تصوّف
از شعبده بازیت چه حاصل
از حد بگذشت این تعنّف
بیگانه نئیم با تو ما را
دیریست که هست این تعرّف
گر جان جهان تو راست درخور
ایثار تو است بی تکلّف
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
برخیز تو نیز کاسه بر کف
خود را افکن به سلک آن صف
طفل نطقش به صد تکلف
بازیچه کند ز حسن یوسف
مفتاح خزاین معارف
مخصوص جزایل عواطف
گردند میان خلق صف صف
ز آب کوثر، پیاله بر کف
مفتی ز فتاوی مخالف
معتل العین بل مضاعف
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.