گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
جهان ملک خاتون

مژده‌ای دادم صبا کآمد گل خوش‌بو به باغ

با گل رویش بود از باغ و گل ما را فراغ

گل دو هفته بیش نبود در سرابستان ولی

حسن او و عشق من هر لحظه می گیرد بلاغ

عشق بلبل با گل بستان دو هفته بیش نیست

هست ما را از فراق روی او بر سینه داغ

با گل روی تو و سرو قدت محتاج نیست

عاشقان راه عشقت را نظر کردن به باغ

گرنه سرو قامت تو در کنار آید مرا

تا گل رویت ببینم فارغم از باغ و راغ

از فراق روی تو جانم به لب خواهد رسید

رحمتی کن ای جهان بین مرا چشم و چراغ

گل برفت از بوستان و شورش بلبل نماند

باغ را بگذاشت بلبل داد نوبت را به زاغ