در فراقش رود خون از دیده میبارم هنوز
وان ستمگر مینگوید ترک آزارم هنوز
سالها تا گلبن مقصود را میپرورم
زآب چشم و بر نمیآید گل از خارم هنوز
گرچه بر باد هوس شد خرمن امّید من
تخم مهرش بر جبین دوستی کارم هنوز
گرچه صد داغست بر جانم ز هجران نگار
داغ مهرش بر جبین دوستی دارم هنوز
دلبر از کوی محبّت پای اگر بیرون نهاد
من به دست ناامیدی سر نمیخارم هنوز
زاری و افغان من بیاو گذشت اندر فلک
وآن نگار آگه نگشت از نالهٔ زارم هنوز
گرچه در مهرش مرا جان و جهان از دست رفت
همچنان رحمت امیدست از جهاندارم هنوز
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در فراقش رود خون از دیده می بارم هنوز
وان زدلگرمی نگوید ترک آزارم هنوز
سالها تا گلبن مقصود در می پرورم
ز آب چشمم بر نمی آید گل از خارم هنوز
گر چه بر باد هوس شد خرمن امید من
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.