از دست هجر تو دل تنگم به جان رسید
بس تیر غم که بر دل و جان جهان رسید
من ناتوان و بی دل و تو پادشاه حسن
واجب بود به غور دل ناتوان رسید
بار دگر به دولت وصلت اگر رسم
گویم غم فراق ولی کی توان رسید
فریاد من برس که ز دست فراق تو
فریادم از زمین همه بر آسمان رسید
چندان ز هجر روی تو آبم ز چشم رفت
کز فرق ما گذشت و سر فرقدان رسید
تیغ جفای خلق و خدنگ فراق تو
از دل گذشت مطلق و بر استخوان رسید
دل بیش از این تحمّل هجران نمی کنم
جان جهان ز دست فراقت به جان رسید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از درد و غم ناشی از جدایی معشوق سخن میگوید. دل او از هجر معشوق به شدت ناراحت و آزرده است و احساس ناتوانی میکند. او میگوید که اگر دوباره به وصال معشوق برسد، باز هم غم جدایی را تجربه خواهد کرد. نالههای او به آسمان رسیده و نشاندهنده عمق درد اوست. شاعر به شدت تحت تاثیر جدایی و بیتوجهی دیگران قرار دارد و میگوید که دیگر نمیتواند این هجران را تحمل کند. در نهایت، بیان میکند که جدایی معشوق جان و دل او را به درد آورده است.
هوش مصنوعی: دل من از دوری تو به شدت ناراحت و آزار دیده است. غم و تألمی که بر دل و جانم وارد شده، به اندازهای است که بر کل جهان تأثیر گذاشته است.
هوش مصنوعی: من ضعیف و بیدلم و تو صاحب زیبایی. شایسته بود که زیباییات به عمق دل ناتوانم نفوذ کند.
هوش مصنوعی: اگر دوباره به خوشبختی وصال تو برسم، حتماً از دوستی و شادی صحبت میکنم، اما ای کاش میشد به تو برسم.
هوش مصنوعی: فریاد من را بشنو، چون به خاطر دوری تو، صدایم از دل زمین به آسمان اوج گرفته است.
هوش مصنوعی: به خاطر دوری از تو، اشکهایم به حدی زیاد شدهاند که دیگر از چشمانم سرازیر میشوند و زمان به قدری گذشته که فاصله ما به اندازهای شده است که به مرز جدایی رسیدهایم.
هوش مصنوعی: زخم بیوفایی مردم و تیر جدایی تو از دل گذشته و به عمق استخوان رسیده است.
هوش مصنوعی: دیگر توانایی تحمل دوری تو را ندارم، زیرا همین جدایی زندگیام را به مرز تهدید رسانده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
صدر جهان بحضرت شاه جهان رسید
با کام دل بر ملک کامران رسید
گشت از حضور صدر جهان شاه شادمان
چون صدر نزد شاه جهان شادمان رسید
حضرت جنان مثال و بتدریس علم صدر
[...]
طبعم به عرضه کردن دریا و کان رسید
نطقم به تحفه دادن کون و مکان رسید
هم وهم من به مقصد خرد و بزرگ تاخت
هم گام من به معبد پیر و جوان رسید
این دود عود شکر که جانست مجمرش
[...]
این خرّمی نگرکه مرا ناگهان رسید
وین مملکت نگرکه بمن رایگان رسید
بختم بخواب نیز نیارست دید هم
کاری چنین شگرف که او را عیان رسید
عمری بمانده بنده درین آزو آرزو
[...]
دوشم فغان و ناله به هفت آسمان رسید
دو دم به دل برآمد و آتش به جان رسید
بر تن شنیدهای چه رسید از فراق جان؟
از درد دوری تو دلم را همان رسید
هرگز جفا نبرده و دوری ندیدهام
[...]
ایدل بیار مژده که شاه جهان رسید
فرمانده ملوک زمین و زمان رسید
شاه جهان طغایتمور خان که ملک را
چون او رسید با تن آزرده جان رسید
چون عز پایبوس شهنشاه یافت تخت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.