سحرگهی که ز خواب شبانه برخیزد
هزار فتنه ز دور زمانه برخیزد
اگر تو سرو گل اندام در کنار آیی
هزار ناله ی شوق از کرانه برخیزد
کجا کرانه کند یار مهربان از من
اگر غبار وجود از کرانه برخیزد
اگر تو سرو خرامان درآیی از در ما
کدورت از دل ما بی بهانه برخیزد
به سان سرمه کنم توتیای دیده ی خویش
هرآن غبار کز آن آستانه برخیزد
به بوی دانه خال تو هر زمان صنما
کبوتر دلم از آشیانه برخیزد
بسوزد این تتق زرنگار نُه تویی
گرم ز آتش دل یک زبانه برخیزد
کسی که از دو جهان فرد نیست در غم او
گمان مبر که به محشر یگانه برخیزد
نظر به چشم وفا کن دمی به حال جهان
که از میانه فسون و فسانه برخیزد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف احساسات شدید عاشقانه و عشق به معشوق میپردازد. شاعر با بیدار شدن از خواب، به تأثیر معشوق بر وجودش اشاره میکند و میگوید که حضور او هزاران ناله شوق را برمیانگیزد. او همچنین به زیبایی و معشوقهاش اشاره میکند و بیان میکند که با حضور او، کدورتها از دلش زدوده میشود. عشق او چنان قوی است که دلش به سمت معشوق میتپد و همواره در انتظار دیدار اوست. در پایان، شاعر به عمق احساساتش اشاره میکند و تأکید میکند که این تعلق نظر به وفا و محبت معشوق دارد.
هوش مصنوعی: صبح زمانی که از خواب شبانه بیدار میشود، هزاران گرفتاری و چالش از دور و بر به وجود میآید.
هوش مصنوعی: اگر تو با قد زیبا و دلربا کنار ما بیایی، صدها ناله و آوای شوق از دلها به گوش خواهد رسید.
هوش مصنوعی: اگر محبوب مهربانم از من دور شود، چگونه میتواند با من تماس بگیرد، در حالی که کدورتها و مشکلات زندگی مانع از رسیدن ما به یکدیگر میشود؟
هوش مصنوعی: اگر تو با زیبایی و طنازی به در خانه ما بیایی، همه ناراحتیها و دلخوریها از دل ما به یکباره برطرف خواهد شد.
هوش مصنوعی: چشمم را به رنگ سرمه آرایش میکنم، تا هر ذره غباری که از آن درگاه بلند شود را به یاد تو نگه دارم.
هوش مصنوعی: این جمله بیانگر این است که هر بار که عطر خوش چهره و محبوبی استشمام میشود، دل انسان مانند کبوتر از آشیانهاش بیرون میآید و به سوی معشوق پرواز میکند. در واقع، این احساس اشتیاق و عشق را توصیف میکند.
هوش مصنوعی: این شعری دربارهٔ احساس عمیق و دردناک است. گویا شاعر از سوختن و شعلهور شدن عشق یا احساسی صحبت میکند که در دلش وجود دارد. به نوعی این احساس، او را به واکنش واداشته و از او میخواهد که از این آتش دل برخیزد و خود را نشان دهد. در واقع، این احساسات به شدت درونی و پر انرژی هستند و تصویر شعلهای را به ذهن میآورند که از دلی آتشین برخاسته است.
هوش مصنوعی: کسی که از دو جهان جدا نیست، در غم او نندیش که در روز قیامت به تنهایی بر خواهد خاست.
هوش مصنوعی: به چشمان کسی که وفادار است نگاهی بینداز و لحظهای به وضعیت جهان فکر کن، زیرا از دل زیبایی و جادوها، وجود حقیقی و واقعی نمایان میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چو مست من ز خمار شبانه برخیزد
هزار فتنه و شور از زمانه برخیزد
چو تیر جور نهد بر کمان ز میدانش
هزار کشته برای نشانه برخیزد
نشان من به خیال میان او گم باد
[...]
ازین بساط کسی شادمانه برخیزد
که از سر دو جهان عارفانه برخیزد
مدار دست ز دامان آه نیمشبی
که دل ز جای به این تازیانه برخیزد
اثر ز عاشق صادق درین جهان مطلب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.