درد مرا مگر ز طبیبم دوا رسد
فریاد خستگان بلا هم خدا رسد
آن جور و خواریی که تو کردی به جان من
گر برکشم ز سینه خروشی مرا رسد
عشّاق روی خوب تو بسیار در جهان
وصلت کجا و من به کجا کی به ما رسد
حال من گدای ستمدیده حزین
روزی مگر به سمع تو ای پادشا رسد
ما خاکی ییم بر سر خاک رهش ولی
سلطان کجا به غور دل هر گدا رسد
گر سر کشد ز ما قد سرو چمن چه باک
با قامت تو سرکشی او را چرا رسد
آری اگر به طرف چمن بگذری چو باد
پابوس قد دلکش تو سرو را رسد
زآن چشم پر ز فتنه و آن زلف پر ز شور
حال خراب زار جهان تا کجا رسد
گر آشناست حاضر و بیگانه یار نیست
هم عاقبت به غور دل آشنا رسد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از درد و رنجی که به خاطر عشق و دوری معشوقش تحمل میکند، صحبت میکند. او به طبیب اشاره میکند و میگوید تنها او میتواند به درمان دردش کمک کند. فریادهای او به خدا میرسد و از جور و ظلمی که به او شده، به شدت رنج میبرد. شاعر به وضعیت خود به عنوان یک گدای ستمدیده اشاره میکند و آرزو دارد روزی صدایش به پادشاهی که مورد عشق اوست، برسد. او به خاکی بودن خود اشاره کرده و میگوید که حتی اگر قد یک سرو هم سرکشی کند، از قامت معشوقش نمیتواند غافل شود. در نهایت، او به پیچیدگیهای عشق اشاره کرده و بیان میکند که حتی اگر آشنایی در دسترس نباشد، به هر حال دل به آشنایان خواهد رسید.
هوش مصنوعی: آیا درمان درد من تنها از دستان پزشک میسر است؟ امید کسانی که خسته و رنجور هستند، به خداوند است.
هوش مصنوعی: هر ناراحتی و زحمتی که به خاطر تو به جانم رسیده، اگر بخواهم از دل بیرون بزنم، صدای آن به گوش همه میرسد.
هوش مصنوعی: عشاقی که در دنیا به وصال محبوب خود دست یافتهاند، بسیار هستند، اما من به کجا و آنها به کجا. آیا من هم به وصال میرسم؟
هوش مصنوعی: حال من به گونهای است که مانند یک گدای بیپناه و غمگین هستم، شاید روزی صدای من به گوش تو، ای پادشاه، برسد.
هوش مصنوعی: ما افرادی ساده و بیاهمیت هستیم که در راه او قدم میزنیم، اما آیا یک پادشاه میتواند به عمق احساسات و دلهای گداها برسد؟
هوش مصنوعی: اگر سر من به قد سرو باغ بلند شود، دلیلی ندارد که نگران باشم، چون با قامت تو، سرکشی او به من چه ارتباطی دارد؟
هوش مصنوعی: اگر به سمت چمن بروی، همچون بادی که به زمین میرسد، قد دلربای تو به درخت سرو احترام میگذارد.
هوش مصنوعی: از آن چشم پر از فریب و آن زلف پر از هیجان، حال خراب و زار این جهان به کجا خواهد رسید؟
هوش مصنوعی: اگر کسی آشنا باشد و بیگانهای در میان نباشد، یار واقعی در کار نیست؛ در نهایت اما، دل آشنا به عمق خود خواهد رسید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.