ز مهر روی خوب تو دلم دل بر نمیگیرد
به جز سودای زلف تو مرا در سر نمیگیرد
بیا جانا به بر گیرم که طاقت طاق شد ما را
که دل جز سرو آزادت کسی در بر نمیگیرد
به هر زاری که میگریم به هر سازی که میسوزم
چرا ای سنگ دل پیش تو یک جو در نمیگیرد
ز سیماب سرشک من که ریزم در غمت هر شب
نخفته چشم بختم تا رخش در زر نمیگیرد
اگر باشد تو را غیری به جای من به جان تو
جهان در عالم معنی بتی دیگر نمیگیرد
غمی چون کوه الوندم ز دلبندم به جان بارست
که آن را جز وصال تو کسی دیگر نمیگیرد
ز پای افتادهام باری ز درد هجر تن کاهش
نمیدانم که دست من چرا دلبر نمیگیرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
دلم جز مِهرِ مَه رویان طریقی بر نمیگیرد
ز هر در میدهم پندش ولیکن در نمیگیرد
خدا را ای نصیحتگو، حدیثِ ساغر و مِی گو
که نقشی در خیالِ ما از این خوشتر نمیگیرد
بیا ای ساقی گُلرُخ بیاور بادهٔ رنگین
[...]
دل از عشق پریرویان دل من برنمیگیرد
مده پند من ای ناصح که با من درنمیگیرد
حدیث توبه و تقوی مکن پیش من ای واعظ
که با من هرچه میگویی به جز ساغر نمیگیرد
خیال دست رنگینش حمایل کردهام زان رو
[...]
فسون صبر در دلهای پرخون در نمیگیرد
چو دریا بیکران افتد به خود لنگر نمیگیرد
سیاهی بر سر داغ من آتش زیر پا دارد
ز شوخی اخگر من گرد خاکستر نمیگیرد
غرض از زندگی نام است، اگر آب خضر نبود
[...]
میان عشق و ننگ و نام، الفت درنمیگیرد
به ترک سر، کله را آشنایی سر نمیگیرد
نپوید، بیدلیل راسترو، راه طلب سالک
قلم، آری سراغ ره جز از مسطر نمیگیرد
بنه ای سرفرازی، پا ز سر ما خاکساران را
[...]
نمیدانم چرا ساقی به کف ساغر نمیگیرد
سر آمد دور مشتاقان چرا، از سر نمیگیرد
رقیبان را نمیدانم چرا، از در نمیراند
غرض آن ماهعارض تا کی از جوهر نمیگیرد
تو را دامان عصمت گیرد آخر خون مشتاقان
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.