عشق رویت عقل ما تاراج کرد
نیر چشمت قلب ما آماج کرد
رقعه ای فرموده بودی جان من
تارک سر را به جای تاج کرد
زاهد ار از لعل جان فرسای تو
التماس بوسه ای از باج کرد
لشکر هجرت به ملک جان رسید
شحنه ی وصل تو را اخراج کرد
ترک چشمت چون به یغما دست برد
در جهان جان جهان تاراج کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر تأثیر عمیق عشق و زیبایی فردی بر عقل و احساسات است. شاعر از عشق و زیبایی چهره معشوق صحبت میکند که عقل و دلش را تحت تأثیر قرار داده و به نوعی آنها را نابود کرده است. او به توصیف تأثرات ناشی از عشق و جدایی میپردازد و به عشق به عنوان یک نیروی ویرانگر و همزمان جذاب مینگرد. همچنین، از نداشتن آرامش و غم ناشی از دوری معشوقهاش نیز سخن میگوید.
هوش مصنوعی: عشق به چهرهات عقل ما را به باد داد و نگاه تو قلب ما را هدف قرار داد.
هوش مصنوعی: تو نامهای نوشته بودی که جان من، عروسک سر را به جای تاج قرار دادهای.
هوش مصنوعی: اگر زاهد، از زیبایی و جذابیت تو خواهشی برای بوسهای کند، بدان که او با دل و جان به تو وابسته شده است.
هوش مصنوعی: لشکر هجرت به عرصه جان رسید و مانع پیوستن به تو را از بین برد.
هوش مصنوعی: زمانی که نگاه تو به سرقت میرود، به گونهای که جان جهان را به تاراج میبرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جند لطفش ذلتم تاراج کرد
هم ز ترک هر دو کونم تاج کرد
دزد آمد خانه را تاراج کرد
مایه ام برد و مرا محتاج کرد
پوست از آن سر همه تاراج کرد
صفحه سر دکه حلاج کرد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.