عشق رویت عقل ما تاراج کرد
نیر چشمت قلب ما آماج کرد
رقعه ای فرموده بودی جان من
تارک سر را به جای تاج کرد
زاهد ار از لعل جان فرسای تو
التماس بوسه ای از باج کرد
لشکر هجرت به ملک جان رسید
شحنه ی وصل تو را اخراج کرد
ترک چشمت چون به یغما دست برد
در جهان جان جهان تاراج کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جند لطفش ذلتم تاراج کرد
هم ز ترک هر دو کونم تاج کرد
دزد آمد خانه را تاراج کرد
مایه ام برد و مرا محتاج کرد
پوست از آن سر همه تاراج کرد
صفحه سر دکه حلاج کرد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.