در دلم بود که دلدار وفا خواهد کرد
کامم از لعل لب خویش روا خواهد کرد
بر دلم درد بسی بود ز ایام فراق
درد ما را مگر از لطف دوا خواهد کرد
کی گمان برد دل خسته سرگردانم
که بت سرکش ما باز جفا خواهد کرد
چون کسی نیست که پیش تو بگوید حالم
محرم راز دلم باد صبا خواهد کرد
روز هجران تو دانی که من خسته جگر
جان شیرین ز تنم باز جدا خواهد کرد
مرغ جان من دلخسته به تو مشتاقست
ز هوس بر سر کوی تو هوا خواهد کرد
پادشاه غم عشقش چو چنین مغرورست
نظری کی ز وفا سوی گدا خواهد کرد
بر جهان گر صد از این جور نمایی چه کند
به سر و جان تو او غیر دعا خواهد کرد؟
قامتت را چو ببیند به چمن سرو روان
به هوای قد تو نشو و نما خواهد کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
روز محشر که خدا پرسش ما خواهد کرد
دل جدا شکر تو و دیده جدا خواهد کرد
جان غم دیده که آمد به لب از هجرانت
تا کند عمر وفا با تو وفا خواهد کرد
غیر را میکشی امروز و حسد میکشدم
[...]
خواهد آورد خط و ترک جفا خواهد کرد
گر کند عمر وفا یار وفا خواهد کرد
خواهد از سرکشی آن گلبن ناز آید باز
رحم بر بلبل بیبرگونوا خواهد کرد
خواهد از رشته کارم گره از لطف گشود
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.