آه دردآلود من از سقف مینا بگذرد
وآب چشمم در غمش از موج دریا بگذرد
آب چشم ما ز سر بگذشت در هجران او
بر دل ما رحمت آرد هر که بر ما بگذرد
وعده ی وصل خودم زنهار بر فردا مده
خسته ی هجران تو شاید که فردا بگذرد
نگذرد بر خاطرت روزی که بر ما بگذری
مگذر از راه وفا زنهار کاینها بگذرد
وصل بی هجران میسّر نیست کس را در جهان
نیک و بد هرکس نماید زشت و زیبا بگذرد
ای دل مسکین برآید آفتاب روز وصل
غم مخور خوش باش کاین شبهای یلدا بگذرد
هم نماند ضایع آخر ناله های زار من
زآنکه آهم صبحدم از سقف مینا بگذرد
هر که او منع زلیخا می کند در عاشقی
گر ببیند یوسف از منع زلیخا بگذرد
عاشقان تنها فدای خاک یکرانش کنند
آن نگار سرو قد جایی که تنها بگذرد
با بد و نیک جهان ای جان بساز از بهر آنک
شادی نادان نماند رنج دانا بگذرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به موضوع عشق، هجران و گذر زمان میپردازد. شاعر از درد و غم ناشی از جدایی میگوید و به این نکته اشاره میکند که این احساسات نیز مانند همه چیز در زندگی گذرا هستند. او دلخوشی را در وعدهٔ وصل میجوید، اما از یادآوری روزهایی که محبوب را خواهد دید، ابراز نگرانی میکند. شاعر به زیبایی تأکید میکند که هر دو جنبهٔ خوب و بد زندگی موقتی هستند و باید با دل شکسته، امید به روزهای بهتر را در دل بپروراند. در نهایت، اشارهای به عشق و فدای آن برای محبوب و شجاعت در مواجهه با مشکلات زندگی دارد.
هوش مصنوعی: آه نالهام به شدت از سقف مینا بالا میرود و اشکهایم به خاطر غمش همچون موج دریا جاری میشود.
هوش مصنوعی: اشکهای ما به خاطر دوری او بر روی زمین ریخته میشود و هر کسی که از کنار ما عبور کند، به دلمان محبت و رحمت میدهد.
هوش مصنوعی: به من قول نده که فردا به هم خواهی رسید، زیرا من از دوری و بیخبری خستهام و ممکن است که فردا هم با همین حال بگذرد.
هوش مصنوعی: هرگز به یاد نیاور روزی که ما را فراموش کنی. از راه صداقت و وفا عبور نکن، زیرا این لحظات نیز سپری خواهند شد.
هوش مصنوعی: هیچ کس در این دنیا نمیتواند به وصالی بدون جدایی دست یابد. هر فرد، چه نیکو و چه بد، در پایان زندگیاش زشتیها و زیباییهایش را به نمایش میگذارد و میگذرد.
هوش مصنوعی: ای دل بیچاره، روزی به سر میرسد که آفتاب عشق میتابد. نگران نباش، شادی کن، چرا که این شبهای طولانی یلدا نیز به پایان میرسد.
هوش مصنوعی: نالههای غمانگیز من هرگز بیاثر نخواهد ماند، چرا که صدای آه من در دل صبح، از بلندای مینا میگذرد و شنیده میشود.
هوش مصنوعی: هر کسی که از زلیخا منع میکند، وقتی در عشق به یوسف قرار بگیرد، حتی اگر زلیخا هم مانع شود، از آن ممانعت میگذرد.
هوش مصنوعی: عاشقان تنها به خاطر وجود آن معشوق زیبا و باریک قد، همه چیز خود را فدای خاکی میکنند که او از آن جا عبور میکند.
هوش مصنوعی: ای جان، با خوبیها و بدیهای دنیا کنار بیا، چون خوشیهای نادان ماندنی نیست و رنجهای آگاهان نیز گذراست.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هرشب از طوفان چشم آب از سرما بگذرد
مردم چشمم ندانم چو ز دریا بگذرد
اشک خون آلوده ی من با شفق همدم شود
آه مینا گون من زین سقف مینا بگذرد
گر ندیدی زحمتی از خار مژگان پای دوست
[...]
می خورد با دیگران مستانه بر ما بگذرد
در فرنگ این ظلم و این بیداد حاشا بگذرد!
در دل هر نقطه خالش سواد اعظمی است
کیست بر مجموعه حسنش سراپا بگذرد؟
آب می پیچد زحیرانی به دست و پای سرو
[...]
نوک مژگان چه حیرت گر ز دلها بگذرد؟
دل چه باشد تیر عشق از سنگ خارا بگذرد
خنجر ناز تو در دل حسرت دیدار را
خون کند، تا بر لبم حرف تمنا بگذرد
چند بر ما طعنه عشق بتان ای شیخ شهر
[...]
کی قیامت در نظر با این تماشا بگذرد
از طراوت چشم تر جوشد به هر جا بگذرد
گر نباشد مانع نظاره شرم روی دوست
یک سر مژگان نگاهم از تماشا بگذرد
با غبار خاطرم گر آشنا گردد نسیم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.