می خورد با دیگران مستانه بر ما بگذرد
در فرنگ این ظلم و این بیداد حاشا بگذرد!
در دل هر نقطه خالش سواد اعظمی است
کیست بر مجموعه حسنش سراپا بگذرد؟
آب می پیچد زحیرانی به دست و پای سرو
از گلستانی که آن شمشاد بالا بگذرد
وحشیان را دست و تیغش چشم قربانی کند
چون به عزم صید بر دامان صحرا بگذرد
سنبل و ریحان توان از دود آهش دسته بست
در دل هر کس که آن زلف چلیپا بگذرد
سرو بالایی که من زنجیری اویم چو آب
الامان خیزد ز رفتارش به هر جا بگذرد
لیلی از اندیشه مجنون به خود لرزد چوبید
گر نسیمی تند بر دامان صحرا بگذرد
تا قیامت بوی خون آید زدیوار و درش
کوچه ای کز وی دل صد پاره ما بگذرد
می تواند کرد سیر سینه پر داغ من
هر که از دریای آتش بی محابا بگذرد
شور صدزنجیر فیل مست می آید به گوش
هر کجا مجنون ما زنجیر در پا بگذرد
کوه و صحرا در سفر بر یکدگر سبقت کنند
گر نسیم شوق او بر کوه و صحرا بگذرد
می شود از عقل و هوش و دین و دانش پاکباز
هر که را از پیش چشم آن پاک سیما بگذرد
باعث رقت شود آزار ما نازکدلان
سنگ با چشم پر آب از شیشه ما بگذرد
نشأه می با جوانی آب یک سرچشمه است
از جوانی بگذرد هر کس زصهبا بگذرد
در خراباتی که آید سینه گرمم به جوش
از سرخم جوش می یک نیزه بالا بگذرد
ترک فانی بهر باقی در شمار زهد نیست
اوست زاهد کز سر دنیا و عقبی بگذرد
نقش پای رفتگان آیینه دار عبرت است
وای بر آن کس که غافل زین تماشا بگذرد
کشتی غافل خطرها دارد از موج سراب
تر نگردد پای عارف گر زدریا بگذرد
چون تواند دیده صائب گذشت از روی خوب؟
از سر خورشید نتوانست عیسی بگذرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و جذابیت یک معشوق است که به طور مکرر بر دلهای دیگران تأثیر میگذارد. شاعر با بیانی غنایی و استعاری به توصیف این تأثیرات میپردازد و به جزئیات احساسی و تأملات خود اشاره میکند. او در تصاویری از طبیعت و زندگی روزمره، اشاره میکند که چگونه این زیبایی میتواند عقل و دین انسانها را تحت تأثیر قرار دهد و باعث هجران و دلتنگی شود. در نهایت، شاعر هشدار میدهد که کسانی که از این زیبایی غافل میمانند، خود را در خطر از دست دادن احساسات و تجربیات مهم زندگی میبینند.
هوش مصنوعی: مینوشند و خوش میگذرانند در حالی که ما در فشار و ستم زندگی میکنیم. اما در خارج از کشور، کسی به حال ما توجه نمیکند و گویا این ظلم و بیعدالتی برایشان مهم نیست.
هوش مصنوعی: درون هر نقطهای از خطی که بر صورت اوست، دنیایی از زیبایی نهفته است. چه کسی میتواند تمام زیباییهای او را به یکباره درک کند؟
هوش مصنوعی: آب به طور حیرتانگیزی در کنار دست و پای سرو میپیچد، در باغی که در آن شمشادها از ارتفاع میگذرند.
هوش مصنوعی: وحشیان با دستان و تیغ خود، قربانیان را مینگرند، هنگامی که برای شکار به دامن صحرا میروند.
هوش مصنوعی: سنبل و ریحان با عطر خود، دل هر کسی را تحت تأثیر قرار میدهد و کسی که آن موهای زیبا و تابدار را ببیند، نمیتواند از شدت عشق و دلتنگی غافل شود.
هوش مصنوعی: سرو بلندی که من به او وابستهام، مانند آبی که از رفتار او به سرعت جاری میشود، در هر جا که برود، تأثیر خود را میگذارد.
هوش مصنوعی: لیلی وقتی به یاد مجنون میافتد میلرزد، مانند اینکه اگر بادی تند به دامن صحرا بوزد.
هوش مصنوعی: تا همیشه بوی خون از دیوارها و در این کوچهای که دل ما با حالتی حزین از آن عبور میکند، احساس خواهد شد.
هوش مصنوعی: هر کسی که بدون ترس از سختیها و مشکلات، از دل آتشین و دردناک من عبور کند، میتواند بر احساسات عمیق و جریحهدار من تسلط یابد.
هوش مصنوعی: صدای زنجیر فیل سرمست، به هر جا که مجنون ما قدم بگذارد، شنیده میشود.
هوش مصنوعی: کوه و دشت در سفر به یکدیگر پیشی میگیرند اگر نسیم عشق او بر آنها بوزد.
هوش مصنوعی: هر کس که از حضور آن فرد خوشچهره و آرامشبخش بگذرد، حتی اگر با عقل و هوش و دین و دانش خود آراسته باشد، به نوعی باخت را تجربه میکند.
هوش مصنوعی: آزار و شکنجه ما را باعث بیتابی نازکدلان میشود؛ اما سنگدلان با چشمانی پر از اشک، از کنار ما به سادگی عبور میکنند.
هوش مصنوعی: شراب جوانی و لذت زندگی از یک منبع به وجود میآیند و هر کس که از آن لذتها و طراوتهای جوانی گذر کند، چیزی ارزشمند را از دست داده است.
هوش مصنوعی: در میخانهای که هستم، گرمای سینهام به شدت بالا میرود و از جام می، خمی که دارم، به قدری شوق و ذوق دارم که حتی یک نیزه هم قادر است از آن عبور کند.
هوش مصنوعی: ترک دنیا برای رسیدن به آخرت در زمره زهد قرار نمیگیرد. کسی زاهد واقعی است که از دنیای مادی و متعلقات آن به آسانی عبور کند و تنها به فکر آخرت باشد.
هوش مصنوعی: نقشهایی که از انسانهای رفته بر زمین باقی مانده، زنگ خطر و نشانهای برای عبرت گرفتن هستند. وای بر کسی که بدون توجه به این نشانهها و عبرتها از کنارشان بگذرد.
هوش مصنوعی: کشتی بیاحتیاط با خطرات زیادی مواجه است و عارف حقیقی هرگز در دام توهمات گرفتار نمیشود، حتی اگر از دریا عبور کند.
هوش مصنوعی: چگونه ممکن است چشم صائب از چهره زیبا عبور کند؟ عیسی نیز نتوانسته است از نور خورشید بگذرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آه دردآلود من از سقف مینا بگذرد
وآب چشمم در غمش از موج دریا بگذرد
آب چشم ما ز سر بگذشت در هجران او
بر دل ما رحمت آرد هر که بر ما بگذرد
وعده ی وصل خودم زنهار بر فردا مده
[...]
هرشب از طوفان چشم آب از سرما بگذرد
مردم چشمم ندانم چو ز دریا بگذرد
اشک خون آلوده ی من با شفق همدم شود
آه مینا گون من زین سقف مینا بگذرد
گر ندیدی زحمتی از خار مژگان پای دوست
[...]
نوک مژگان چه حیرت گر ز دلها بگذرد؟
دل چه باشد تیر عشق از سنگ خارا بگذرد
خنجر ناز تو در دل حسرت دیدار را
خون کند، تا بر لبم حرف تمنا بگذرد
چند بر ما طعنه عشق بتان ای شیخ شهر
[...]
کی قیامت در نظر با این تماشا بگذرد
از طراوت چشم تر جوشد به هر جا بگذرد
گر نباشد مانع نظاره شرم روی دوست
یک سر مژگان نگاهم از تماشا بگذرد
با غبار خاطرم گر آشنا گردد نسیم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.