گویند جهان وفا ندارد
میلی سوی وصل ما ندارد
با هر که دمی به زجر می زد
آخر به چه از جفا ندارد
دردیست مرا ز بی وفاییش
کان درد جفا دوا ندارد
سلطان جهان ز روی رحمت
رحمی به دل گدا ندارد
از حد بگذشت جور بر ما
باشد که چنین روا ندارد
بی مهر بتیست بس ستمگر
از روی جهان حیا ندارد
ای باد بگو که آن نگارم
دارد سر وصل یا ندارد
بیچاره دلم به غیر عشقش
در هر دو جهان خطا ندارد
آزرده دل من از جفایش
گویی که به دل وفا ندارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به موضوع بیوفایی و درد جدایی پرداخته است. شاعر بیان میکند که دنیا وفا ندارد و انسانها در عشق و رابطهها به یکدیگر ظلم میکنند. او از دردهای ناشی از بیوفایی معشوقش شکایت کرده و احساس تنهایی و ناامیدی میکند. شاعر همچنین به رحمت سلطان جهان اشاره میکند که به او رحم نمیکند و در نهایت از بیمهر بودن معشوقهاش گلهمند است. احساس پریشانی و ناامیدی در زمینه عشق و روابط انسانی در سطرهای این شعر به خوبی مشهود است.
هوش مصنوعی: میگویند که دنیا ثابت و ماندگار نیست و تمایلی به نزدیک شدن به ما ندارد.
هوش مصنوعی: هر کسی که دمی به من آزار رساند، در نهایت به چه دلیل از ظلم و اذیت او چیزی نخواهم داشت.
هوش مصنوعی: دردی در دل من وجود دارد به خاطر بی وفایی او، و این درد از نوع جفاست که هیچ درمانی برای آن نیست.
هوش مصنوعی: سلطان دنیا بر اساس رحمت و بخشش، رابطهای با دل نیازمندان ندارد.
هوش مصنوعی: جور و ستمی که بر ما میرود، از حد و اندازهاش فراتر رفته است و دیگر قابل تحمل نیست.
هوش مصنوعی: بیمحبت و بیعاطفه است، مثل بت که از روی زمین هیچ حیا و شرمی ندارد و ظلم زیادی میکند.
هوش مصنوعی: ای باد، به من بگو که آیا آن محبوبم ارتباطی با من دارد یا نه؟
هوش مصنوعی: دل من در هیچیک از دنیاها جز عشق او اشتباهی نمیکند و بیچاره است.
هوش مصنوعی: دل من از بدیهای او ناراحت است، انگار که او به دل وفاداری ندارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دلبر غم حال ما ندارد
یک ذرّه به دل وفا ندارد
در خاطر او مگر وفا نیست
یا خود سر و برگ ما ندارد
از حد بگذشت جور بر ما
[...]
هر کس که هوای ما ندارد
گویا خبر از خدا ندارد
آنکس که نخورد دُردی درد
بی درد بُود دوا ندارد
هر چند که شاه ذوق دارد
[...]
گیتی که سر وفا ندارد
گوئی که کس آشنا ندارد
گر عزت گل گیا ندارد
...گری جدا ندارد
یارم که سر وفا ندارد
در سر بجز از جفا ندارد
بهر همه دارد او وفا لیک
بهر من مبتلا ندارد
هر کو برهش سری فدا کرد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.