هزار ناله ز دست فراق و صد فریاد
که کند خانه ی صبرم ز بیخ و از بنیاد
به خون دیده ام آمیخت خاک راهش را
نکرد رحم بر این اشکهای مردم زاد
صبا پیام من خسته سوی جانان بر
بگو که چند به غمخواریم شوی دلشاد
ببرد آب رخم آتش فراق رخش
چو خاک راه مرا تا بکی دهی بر باد
بگو چگونه ز دستم دهم که جان منی
به اختیار کسی جان نمی تواند داد
به غور حال دل خستگان خویش برس
وگرنه بر در دادار از تو خواهم داد
یقین که داد من خسته از تو بستاند
چرا که بر من بیچاره رفت بس بیداد
مرا ستاره و مه در نظر نمی آید
که تا دو دیده ی جانم بر آن جمال افتاد
فغان و ناله ام از چرخ هفتمین بگذشت
چرا نمی رسد آخر به گوش او فریاد
به جان رسید دل من ز دست هجرانش
طریق عشق که گویی که در جهان بنهاد
بکن ز روی کرم رحمتی به حال جهان
که آفرین خدای جهان به جانت باد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر درد و رنج شاعر از جدایی و فراق محبوب است. شاعر به شدت از فقدان معشوقش گله میکند و احساس غم و اندوه عمیقی دارد. او در جستجوی ارتباطی دوباره با محبوبش است و از باد صبا میخواهد پیامش را به او برساند. در این ابیات، شاعر به شدت نگران حال دل خستگان و عاشقانی است که از دوری معشوق رنج میبرند و درخواست رحمت و توجه خداوند را دارد. او همچنین به گونهای به ناامیدی خود از درک کردن محبوب اشاره میکند و میگوید که زیبایی معشوقش دیگر هیچ چیز در نظرش ندارد. در نهایت، او فریادهایش را در جهان نمیبیند و به صبر و شکیبایی متوسل میشود.
هوش مصنوعی: دل من از دوری تو به شدت مینالد و فریادهای زیادی از آن به گوش میرسد، گویی که خانهی صبرم به کلی از ریشه ویران شده است.
هوش مصنوعی: در اینجا به شدت از غم و اندوهی سخن میگوید که بینندهی راه کسی بوده که در زندگیاش درد و رنج زیادی متحمل شده است. او با چشمانی پر از اشک، خاک مسیر آن شخص را مخلوط کرده و احساس میکند که هیچ رحمی بر این اشکهای ریخته شده وجود ندارد. در واقع، این احساس یأس و ناامیدی را نسبت به بیتفاوتی و سردی زندگی یا انسانها بیان میکند.
هوش مصنوعی: ای نسیم، پیام من را به محبوب برسان و بگو که چه مدت دیگر دلخوشی و شادابی مرا در کنار غمهایم نگه خواهد داشت.
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر از احساس عمیق و دردناک جدایی صحبت میکند. او به وضوح بیان میکند که جدایی از معشوقش به او آسیب میزند و وضعیتش را مانند خاکی میبیند که به راحتی به باد سپرده میشود. این بیان، نشاندهندهی احساس تنهایی و ناامیدی اوست و نشان میدهد که چقدر برای او سخت است که از عشقش دور باشد.
هوش مصنوعی: بگو چگونه میتوانم تو را رها کنم، در حالی که تو جان من هستی و نمیتوانم جانم را به اختیار کسی دیگر بسپارم.
هوش مصنوعی: به حال دل خستهها توجه کن و اگر این کار را نکنی، نزد خداوند از تو شکایت خواهم کرد.
هوش مصنوعی: به طور حتم، در شرایطی که من خسته و دلزدهام، حق من را از تو خواهد گرفت، زیرا بر من بیچاره بسیار ظلم و ستم رفته است.
هوش مصنوعی: در نظر من، ستاره و ماه دیگر اهمیت ندارند وقتی که زیبایی آن چهره در دیدگان جانم جلوهگر شده است.
هوش مصنوعی: شکایت و گریهام از سرنوشت سنگین به آسمان هفتم رسید، اما چرا صدایم به او نمیرسد؟
هوش مصنوعی: دل من به شدت از دوری او ناراحت و آشفته است، و گویی که در عشق راهی برای خود یافتهام که در کل دنیا وجود دارد.
هوش مصنوعی: با مهر و بزرگواری خود، لطفی به وضعیت جهانیان کن، که آفرین خداوند بر وجود تو گواهی دهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جهان به کام خداوند باد و دیر زیاد
برو به هیچ حوادث زمانه دست مداد
درست و راست کناد این مثل خدای ورا
اگر ببست یکی در، هزار در بگشاد
خدای عرش جهان را چنین نهاد نهاد
[...]
خدای عرش جهان را چنین نهاد نهاد
که گاه مردم ازو شادمان و گه ناشاد
مباش غمگین یک لفظ یاد گیر لطیف
شگفت و کوته ، لیکن قوی و با بنیاد
یمین دولت شاه زمانه با دل شاد
بفال نیک کنون سوی خانه روی نهاد
بتان شکسته و بتخانه ها فکنده ز پای
حصارهای قوی بر گشاده لاد از لاد
هزار بتکده کنده قوی تر از هرمان
[...]
همی ستیزه برد زلف یار با شمشاد
شگفت نیست گر از وی همیشه باشم شاد
گهی بپیچد و بستر بسیجد از دیبا
گهی بتازد و زنجیر سازد از شمشاد
ز قیر بر گل خندان هزار سلسله بست
[...]
دگر نخواهم گفتن همی ثنا و غزل
که رفت یکسره بازار و قیمت سرواد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.