دل فدای لبان چون نوشت
غیر یادم همه فراموشت
ای نگارین من خبر داری
که ز جانیم مست و مدهوشت
غیر از این در جهان مرادم نیست
که بگیرم شبی در آغوشت
در جهان نعرههای شوق زنیم
ما به یاد لبان خاموشت
هم ز نامحرمان بپوشان موی
که درافتاد از سر آغوشت
دوش بر دوش بود در شب دوش
یاد میناید از شب دوشت
باده عشق ما چو میخوردی
گفتم ای عمر نازنین نوشت
نالهها میزنیم در غم تو
نرسد ای نگار در گوشت
سوختی ای نگار میدانی
دو جهان را به لعل در نوشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از عشق و وابستگی عمیق خود به معشوق سخن میگوید. او بیان میکند که تنها آرزویش در زندگی گرفتن معشوق در آغوشش است و تمامی احساسات و نالههایش ناشی از دوری و عشق است. همچنین شاعر به زیباییهای معشوق اشاره دارد و از غم و آلام ناشی از عشق میگوید. در نهایت، او از سوز و گداز در عشق و تأثیر عمیق معشوق بر وجود خود صحبت میکند.
هوش مصنوعی: دل من فدای لبهای توست و هرگاه چیزی جز یاد تو به ذهنم برسد، همهچیز را فراموش میکنم.
هوش مصنوعی: ای زیبای من، آیا تو میدانی که من از عشق تو چقدر مست و شگفتزدهام؟
هوش مصنوعی: به جز این خواستهای در دنیا ندارم که شبی را در آغوش تو بگذرانم.
هوش مصنوعی: در این جهان با شور و عشق فریاد میزنیم، به یاد لبهای خاموش تو.
هوش مصنوعی: موی خود را از نگاه بیگانگان بپوشان، زیرا که چون از آغوشت بیفتد، احترام و ارزش خود را از دست میدهد.
هوش مصنوعی: شب گذشته، حسی از یادآوری در من زنده شده است که مرا به شب قبل از آن میبرد.
هوش مصنوعی: عشق ما مانند نوشیدنی است؛ زمانی که آن را مینوشیدی، به تو گفتم ای عمر عزیز، چیزی را به ثبت رساندی.
هوش مصنوعی: ما در غم تو نالههایی سر میدهیم، اما تو ای معشوق، این صداها به گوش تو نرسد.
هوش مصنوعی: عزیزم، میدانی که چقدر جذاب و دلربا هستی، تا جایی که زیباییات دو دنیا را تحت تاثیر قرار داده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
باز کی گیرم اندر آغوشت
کی بیارم به دست چون دوشت
هرگز آیا به خواب خواهم دید
یک شبی دیگر اندر آغوشت
تا بدیدم به زیر حلقهٔ زلف
[...]
ای دلم مست چشمهٔ نوشت
در خطم از خطِ سیهپوشت
باد سرسبزی خطت که به لطف
سر برون زد ز چشمهٔ نوشت
حلقه در گوش کرد خلق را
[...]
پِرِ هَفتا ثَله جُونی میکُند
عَشغِ مقری وَ خُیْ بِنی چِشِ رُوشْت
زور باید نه زر که بانو را
گزری دوستتر که ده من گوشت
تا که باشی کشد در آغوشت
چون برفتی کند فراموشت
ای قمر تابی از بنا گوشت
شکّر آبی ز چشمه ی نوشت
جادوان مست چشم میگونت
واهوان صید خواب خرگوشت
خسرو آسمان حلقه نمای
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.