جهان را باز ایام جوانیست
سر سودای عیش و کامرانیست
صبا بگذر شبی در کوی یارم
بگویش با توأم رازی نهانیست
چو خضرم طالب سرچشمه ی نوش
لب جان بخشت آب زندگانیست
مرا در روی تو حیران دو دیده
مرا با قامتت پیوند جانیست
رخش زیبنده تر از ماه و خورشید
قدش مانند سرو بوستانیست
چه گویم نازش آن سرو آزاد
که دایم شیوه ی او دلستانیست
خبر داری نگارا در فراقت
که کار دیده ی ما پاسبانیست
به جان آمد دل ما از غم تو
اگرچه در غمم صد شادمانیست
اگر کامم در این عالم ندادی
مرا مقصود کام آن جهانیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعری از شاعر بزرگ فارسی است که به زیبایی جوانی و عشق میپردازد. شاعر از زندگی پرشور و شوق ایام جوانی یاد میکند و از عشق و زیبا روی محبوب سخن میگوید. او از لحظات شیرین در کنار یار و حسرت دوری او میگوید. در این شعر، زیبایی محبوب به ستارهها و خورشید تشبیه شده و احساسات عمیق شاعر نسبت به محبوبش به وضوح بیان شده است. در نهایت، شاعر از این میگوید که اگر در این دنیا به آرزوی خود نرسید، امیدش به دنیای دیگر است.
هوش مصنوعی: دنیا در حال حاضر دوران جوانی خود را میگذراند و به خوشیها و لذتها میپردازد.
هوش مصنوعی: باد ملایم، شبی در محله محبوبم بگذرد و به او بگوید که رازی میان من و تو وجود دارد که پنهان است.
هوش مصنوعی: مانند گیاهی سبز، در آرزوی منبعی هستم که جان را با آب حیاتش سیراب کند.
هوش مصنوعی: من به خاطر زیبایی چهرهات گیج و متحیر هستم، اما چشمهایم به قامت تو پیوندی ندارند.
هوش مصنوعی: چهرهاش از ماه و خورشید زیباتر است و قامتش همچون سرو در باغ، بلند و دلانگیز است.
هوش مصنوعی: چه بگویم از زیبایی آن سرو آزاد که همیشه طرز رفتار و جذابیتش دلرباست؟
هوش مصنوعی: خبر داری که چشم ما در غیبت تو روز و شب نگهبان لحظههاست و به تو فکر میکند.
هوش مصنوعی: دل ما از غم تو به شدت آزار میبیند، اما در عین حال، در میان این غمها، شادیهایی هم وجود دارد.
هوش مصنوعی: اگر در این دنیا به خواستهام نرسی، هدف من رسیدن به مراد در دنیای دیگر است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر که را از هنر نصیبی هست
دان که بر قدر آنش حرمانیست
وان کش از روزگار حظی هست
دان که در خورد آنش نقصانیست
همه حق است و خلق اینجا نیست
خلق ما جو که خلق با ما نیست
در دلت صد گره از نادانیست
شاهد آب گره پیشانیست
تعالی الله نه غارست این جهانیست
زمین او ز رفعت آسمانیست
عقاب آسمان را گر تواند
که اینجا پر زند خوش آشیانیست
به هر برجی در آن از روح قدسی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.