ای رخت آیینه ی لطف خدا
زلف تو دلبند و لعلت دلگشا
پادشاه ملک حسنی از کرم
رحمتی کن بر گدا ای پادشا
از وجود خویشتن بیگانه ام
تا شدم با عشق رویت آشنا
ذرّه وارم پیش خورشید رخت
عاجز و سرگشته از روی هوا
روز میدان گرد نعل مرکبت
می شود در چشم عالم توتیا
بر جفایت دل نهادم کز حبیب
بر امید وصل خوش باشد جفا
قهر تو خوشتر که لطف دیگری
از تو نفرین به که از غیری دعا
غم مبادت کز تو گر آید غمی
با خیالت شاد می دارد مرا
چون جهان وقعی ندارد پیش تو
من کجا و حضرت سلطان کجا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی و لطف معشوق اشاره میکند و او را آینهای از رحمت و مهربانی خداوند میداند. شاعر به عشق و دلبستگیاش به معشوق اعتراف میکند و احساس ناتوانی و حیرت خود را در برابر جمال او بیان میکند. او از معشوق میخواهد که به او رحم کند و در عین حال به جفا و قهر او نیز با عشق نگاه میکند. شاعر به نوعی نشان میدهد که مشکلات و غمها در برابر محبت و زیبایی معشوق اهمیت و ارزشی ندارند و در نهایت، برای او عشق و زیبایی معشوق بر هر چیز دیگری ارجح است.
هوش مصنوعی: ای چهره تو نمایانگر رحمت الهی است، زلف تو دل را به خود جلب میکند و لبت خوشایند و فرحبخش است.
هوش مصنوعی: ای پادشاه با خوبیها و زیباییها، از روی رحمت و بزرگواریات بر این گدای نیازمند لطفی کن.
هوش مصنوعی: از زمانی که با عشق تو آشنا شدم، خودم را فراموش کردهام و نسبت به وجود خودم بیتفاوت شدهام.
هوش مصنوعی: من همچون ذرهای در برابر نور خورشید زیبایی تو ناتوان و سرگردان هستم، تحت تأثیر جذبه تو.
هوش مصنوعی: روز مسابقه و میدان، غبار نعل اسب تو در نظر مردم مانند توتیا (داروی چشم) میشود؛ یعنی به قدری جلب توجه میکند که همه چشمها به آن معطوف میشود.
هوش مصنوعی: دل خود را به سختیها سپردم، چرا که جفا و نافرمانی از جانب محبوب، به من امید میدهد که روزی به وصالی خوش با او دست یابم.
هوش مصنوعی: محبت و توجه تو از دیگران بهتر است، حتی اگر در حال حاضر با قهر و ناراحتی برخورد کنی. نیکی و لطف دیگران نمیتواند جایگزین محبت واقعی تو شود.
هوش مصنوعی: نگران غمهای تو نباش، چون اگر غمی از جانب تو بیاید، تنها با یاد تو و خیال توست که حال من بهتر میشود و شاد میمانم.
هوش مصنوعی: وقتی که برای تو اهمیتی ندارد که دنیا چه وضعی دارد، من کجا و مقام والای تو کجا؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای مکارم را یمینت رهنما
وی اکابر را بصدرت التجا
چون تو ناورده ستاره شهریار
چون تو نادیده زمانه پادشا
آسمان از قصر تو گیرد علو
[...]
هرکه سعی بد کند در حق خلق
همچو سعی خویش بد بیند جزا
همچنین فرمود ایزد در نبی
لیس للانسان الا ما سعی
انبیا پس رو بدند او پیشوا
عالمان امتش چون انبیا
تا به شب ای عارف شیرین نوا
آن مایی آن مایی آن ما
تا به شب امروز ما را عشرتست
الصلا ای پاکبازان الصلا
درخرام ای جان جان هر سماع
[...]
ظَمَأٌ بِقَلبی لا یَکادُ یُسیغُهُ
رَشفُ الزُّلالِ وَ لَو شَرِبتُ بُحوراً
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.