گنجور

 
جهان ملک خاتون

ما را به درد عشق تو درمان نه درخورست

زان رو که درد هجر تو جانا جگر خورست

درخور نیافت مهر رخت را دل ضعیف

لیکن مرا وصال تو ای دوست درخورست

آن حسن و شکل و شیوه که در دلبر منست

در ماه نیست ممکن و آن هم نه درخورست

از سر برون نمی رود از دیده ام خیال

آن شور عشق روی تو ما را که درخورست

کاشانه ی دلم که ز هجران خراب بود

شکر است کاین زمان ز جمالش منورّست

گفتم نثار مقدم تو جان کنم فدا

بازم حجاب شد که متاعی محقّرست

گر بخت بازگردد و دولت شود رفیق

آن سرو در بر آرم اگر چند بی برست

هر چند خوب روی بسی هست در جهان

بر دوست ملک حسن و ملاحت مقررست

عشق رخت به دل بنهادم به اختیار

گویی بلای عشق تو بر ما مقدّرست

گرچه به باغ خلد سهی سرو جان بسیست

سرو قد تو بر سر آن باغ سرورست

دل برد و ریخت خون دل خسته ی جهان

چشم سیاهکار تو ترکی دلاورست

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
امیر معزی

شاه جهان که خسرو فرخنده اخترست

بر شرق و غرب‌ پادشه عدل‌ گسترست

عزمش فرو برندهٔ ملک مخالف است

رأیش برآورندهٔ دین پیمبرست

سَهمَش به خاورست و نهیبش به باختر

[...]

وطواط

ای آنکه روزگار بطبعت مسخرست

عزم تو باقضای سمایی برابرست

جاوید باد ، تاکه در ایام ملک تو

از خبث کافری همه عالم مطهرست

کشته ترا صمیم بیابان قرار گاه

[...]

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از وطواط
کمال‌الدین اسماعیل

در شعر من بعیب نگیرند اهل فضل

گر جای جای قافیه بعضی مکرّرست

معنی سر سخن بود و قافیه تنش

بر یک تر ازو او دوسر، آن چون دو پیکرست

گر قافیه دو باشد و معنی یکی بدست

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از کمال‌الدین اسماعیل
مولانا

امروز روز نوبت دیدار دلبرست

امروز روز طالع خورشید اکبرست

دی یار قهرباره و خون خواره بود لیک

امروز لطف مطلق و بیچاره پرورست

از حور و ماه و روح و پری هیچ دم مزن

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
سعدی

این بوی روح‌پرور از آن خوی دلبر است

وین آب زندگانی از آن حوض کوثر است

ای باد بوستان مگرت نافه در میان؟

وی مرغ آشنا مگرت نامه در پَر است؟

بوی بهشت می‌گذرد یا نسیم دوست؟

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سعدی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه