گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
جهان ملک خاتون

دلم شکسته چو زلف بتان یغمایی

نمی کنند جهان را به وصل دارایی

بتان گل رخ مه روی لیک بدمهرند

به سان ماه همه شب روند و هر جایی

چو سرو بر لب جویند رسته در دل ما

که دید سرو خدا را بدین دلارایی

صبا بجز تو ندارم کسی [که] راز دلم

به گوش یار رساند تو چون توانایی

ز ما به سرو چمن گو به ره نشین که تو را

به پیش قامت او نیست دست بالایی

ز من بگوی به مشّاطه روی خوبان را

چه حاجتست که با زخرفش بیارایی

اگرچه مهر من اندر دلت یقین نبود

نظر به سوی من خسته کن خدارایی