تا به کی جانا دلم پر خون کنی
وز میان دیده ام بیرون کنی
تا کی از بار فراقت دلبرا
پشت امّید مرا چون نون کنی
تا کی از هجر خود ای لیلی عهد
در غم عشق خودم مجنون کنی
در فراق روی خوبت تا بچند
جویبار دیده ام جیحون کنی
این دل پردرد بی درمان من
از غم هجران خود محزون کنی
کم کنی هر روز از ما دوستی
در جهان با دشمنان افزون کنی
ای دل مسکین بساز و دم مزن
ور نسازی با غم او چون کنی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر با ناله و درد عاشقانه سروده شده و در آن شاعر از محبوبش میخواهد که دیگر او را عذاب ندهد و از فراق و دوری خود بپرهیزد. او به شدت تحت تأثیر جدایی محبوب است و از قهر و هجران او رنج میبرد. شاعر به یاد معشوق دلبستهاش در غم و اندوه غوطهور است و در نهایت به دل مسکین خود تفهیم میکند که باید با این غم کنار بیاید.
هوش مصنوعی: تا کی ای محبوب، دل مرا پر از درد و غم کنی و از چشمانم اشک بریزی؟
هوش مصنوعی: تا کی باید در انتظار تو بمانم و امیدهای من را مانند نان زیر فشار قرار دهی؟
هوش مصنوعی: تا کی باید به خاطر دوری تو، ای لیلی، در غم عشق خودم سرگردان بمانم و جنون بزنم؟
هوش مصنوعی: در دوری از چهره زیبایت، چقدر اشک ریختهام و به حدی غم دیدهام که انگار رودخانهای بزرگ ساختهام.
هوش مصنوعی: دل پر از درد و بیماری من به خاطر غم دوریات به شدت ناراحت و غمگین است.
هوش مصنوعی: هر روز از محبت و دوستیات به ما میکاهی، در حالی که به دشمنان خود بیشتر محبت میکنی.
هوش مصنوعی: ای دل غمگین، سکوت کن و شکایت نکن. اگر نتوانی با غم او کنار بیایی، پس چه باید بگویی؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر ازین گرداب سر بیرون کنی
هر نفس جمعیتی افزون کنی
گر بدندانش گزی پر خون کنی
درد دندانت بگیرد چون کنی
من کنم شکر تو تا تو چون کنی
نعمتم را دم به دم افزون کنی
گر که نور خویش را افزون کنی
تیرگی را از جهان بیرون کنی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.