گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
جهان ملک خاتون

بنفشه چون سر زلف بتان سر افکنده

به پیش زلف تو نرگس ز جان شده بنده

نیازمند وصال توأم مرا بنواز

که نیست بنده مسکین به هجرت ارزنده

به جان تو که ازین بیشتر به درد فراق

دلم مکن چو سر زلف خود پراکنده

گرم شبی بنوازی به وصل جان پرور

لب جهان کنم از وصل دوست پر خنده

وصال عید و شب شادیست و فصل بهار

به روزگار همایون و بخت فرخنده

دعای جان تو گویم ز جان که بر دو جهان

مدام سایه لطف تو باد پاینده

هرآنکه هست ترا دوست در جهان خرّم

حسود جاه تو را هر دو دیده برکنده