گر کشم بار کسی هم بار تو
ور خورم خاری هم از گلزار تو
گر تو را از من فراغت حاصلست
چون فراغت باشدم از کار تو
یک نظر از لطف گر بر ما کنی
سرچه باشد جان کنم ایثار تو
دست بوسم زود و در پایت فتم
همچو دامن کوری اغیار تو
ای گل رنگین منم در صبحدم
از دل و جان بلبل بازار تو
تا به کی در بند دلداران بود
ای دل من جانم از پندار تو
گر ز من بارست بر خاطر ترا
ای عزیز من نخواهم بار تو
گرچه شادی بر غم حالم ولی
من شدم از جان و دل غمخوار تو
گرچه آزردی مرا از داغ هجر
من نخواهم در جهان آزار تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و ارتباط عمیق بین دو نفر است. شاعر ابراز میکند که اگر مصیبت و بار سنگینی بر دوش او باشد، آن را با محبت معشوقش تقسیم میکند. او تلاش میکند تا از دوری و جدایی رنج نبرد و همواره در فکر محبوبش باشد. شاعر به عشق خود، وفاداری و فداکاری نشان میدهد و حتی اگر دردی به دلش رسیده باشد، نمیخواهد به معشوقش آسیبی برساند. این شعر نمایانگر احساسات عمیق و روحی رنجکشیدهای است که به رغم مشکلات، به عشق خود ادامه میدهد.
هوش مصنوعی: اگر بار کسی را بر دوش بکشم، همانند بار تو خواهد بود و اگر خاری بخورم، آن را از گلزار تو میدانم.
هوش مصنوعی: اگر تو از من بینیازی پیدا کردهای، من هم وقتی از کارهای تو بینیاز باشم.
هوش مصنوعی: اگر یک نگاه مهربانانه به ما بیاندازی، چه اهمیتی دارد که جانم را برای تو فدای کنم؟
هوش مصنوعی: زود دست من را ببوس و بر پای تو بیفتم، مثل دامن کوری که چشم دیگران را نمیبیند.
هوش مصنوعی: ای گل زیبا، من بلبل عاشق تو هستم که با تمام وجود در صبحگاه به تو عشق میورزم.
هوش مصنوعی: چقدر باید به فکر معشوقان باشی، ای دل! زندگیام به خیال تو وابسته است.
هوش مصنوعی: اگر تو بر دل من سنگینی کنی، ای عزیزم، من هرگز نخواهم گذاشت که بار تو بر دوشم بیفتد.
هوش مصنوعی: هرچند که حال من شاد است، اما من از دل و جان برای تو دل نگرانم.
هوش مصنوعی: اگرچه به خاطر دوریات مرا آزردهخاطر کردهای، اما من هرگز نمیخواهم در این دنیا به تو آزار برسانم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای سراسیمه مه از رخسار تو
سرو سر در پیش از رفتار تو
ذرهای است انجم زخورشید رخت
نقطهای است افلاک از پرگار تو
گل که باشد پیش رخسارت از آنک
[...]
آن زمان که میشوی بیمار تو
میکنی از جرم استغفار تو
نیستی غالب ولی پندار تو
می دهد بر باد کار و بار تو
گشته جمله طالب دیدار تو
جان هر یک واقف اسرار تو
عاشقم من بر تو و کردار تو
جان فدای نور تو و نار تو
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.