تا به کی مسکین دلم باشد ز هجرانت حزین
رحم کن بر حال من طاقت ندارم بیش ازین
گفته بودی در وفایت عهد بر جا آورم
نیست گویی در دلت عهدی که کردی پیش ازین
عهد مشکن چون دو زلفت در وفای من بکوش
تا کنم بر جانت ای جان صد هزاران آفرین
از وصالم یک زمان بنواز جانا تا شوم
بر درت از جان غلام کمترین را کمترین
عقل می گوید برو ترک غم عشقش بگوی
چون کنم ترک غمش کاو هست چون نقش نگین
مهر مهرت از دل پر آتش ما چون رود
مهر رویت در دل ما هست چون نقش نگین
با وجود آنکه کردی بس جفا بر جای من
در سر کار تو کردم در جهان دنیا و دین
گرچه برگشتی ز من، من سر نگردانم ز تو
شیوه ی مردان نباشد ای دلارامم چنین
گرچه بگزیدی کسی دیگر به جای من ولی
در جهان جز روی خوبت کی بود ما را گزین
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
فهم کن گر مؤمنی فضل امیرالمؤمنین
فضل حیدر ، شیر یزدان ، مرتضای پاکدین
فضل آن کس کز پیمبر بگذری فاضل تر اوست
فضل آن رکن مسلمانی ، امام المتّقین
فضل زین الاصفیا ، داماد فخر انبیا
[...]
ای برید شاه ایران از کجا رفتی چنین
نامه ها نزد که داری؟ بار کن! بگذار! هین
کی جدا گشتی ز شاه و چندگه بودی براه
چند گون دیدی زمان و چند پیمودی زمین
سست گشتی تو همانا کز ره دور آمدی
[...]
حاسدان بر من حسد کردند و من فردم چنین
داد مظلومان بده ای عز میر مؤمنین
شیر نر تنها بود هرجا و خوکان جفتجفت
ما همه جفتیم و فردست ایزد دادآفرین
حاسدم بر من همی پیشی کند، این زو خطاست
[...]
گشت گیتی چون بهشت از فر ماه فرودین
بوستان را کرد پر پیرایه های حور عین
بر بهشت بوستان مگزین بهشت آسمان
کان بهشت بر گمانست این بهشت بر یقین
ابر گوئی کرده غارت تخت بزازان هند
[...]
آفرین بر دولت محمودیان باد آفرین
کافریدش زآفرین خویشتن جان آفرین
آفرین بر دولتی کش هر زمان گوید خدا
آفرین باد آفرین بر چون تو دولت آفرین
چون نباشد آفرین ایزدی بر دولتی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.