ای نگارین زلف شبرنگت به گل پرچین مکن
ابروان چون هلالت را به مه پرچین مکن
صورت خود را چو می بینی ببین در آینه
لیکن ای جان طعنه ها بر لعبتان چین مکن
گر تو دعوی می کنی شطرنج عشقش باختن
گرچه لجلاجی دلا این عرصه را پرچین مکن
جانم از هجرت به جان آمد ز روی مردمی
حسبتاً لله جفا بر بی دلان چندین مکن
گفته ای یاری دگر گیرم به ترک او کنم
هرچه می خواهی بکن با ما خدا را این مکن
در فراق روی چون ماه تمامت دلبرا
دامنم را بیش ازین از خون دل رنگین مکن
چون من مسکین نه مرد دست و بازوی توأم
ای جفاجو بیش ازین اسب جفا را زین مکن
گر گناهی کرده ام بگذر ز روی لطف از آن
ای نگار نازنین نازنینان این مکن
چون تویی در شادی و ناز و نعیم این جهان
خاطر بیچارگان را بیش ازین غمگین مکن
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر با استفاده از زبان نرم و استعارههای زیبا، به معشوق خود میگوید که زیباییهایش را بیش از حد نشانه نرود و ناراحتی دیگران را بیشتر نکند. او از محبوبش میخواهد که در کنار زیباییهایش، دل دیگران را نرنجاند و به جای تنهایی و فراق، به عشق و محبت بپردازد. شاعر از درد هجرت و جدایی خود از معشوق میگوید و از او میخواهد که به او و دیگران رحم کند و نگذارد غم و اندوه بیشتری بر دلهایشان بنشیند. در نهایت، او از معشوق میخواهد که با مرحمتی بر گذشته ببخشد و اجازه ندهد که رنج آنها همچنان ادامه یابد.
هوش مصنوعی: ای معشوق با زلفهای سیاهت، مواظب باش که از زیباییهای طبیعی مثل گل زیبا و ابروان هلالیات کم نکن.
هوش مصنوعی: وقتی به آینه نگاه میکنی و چهرهات را میبینی، در آنجا خودت را بررسی کن. اما ای عزیز، به خاطر تهمتها و نکوهشهایی که ممکن است دیگران دربارهات بزنند، نگران نباش و به آنها اهمیت نده.
هوش مصنوعی: اگر در عشق ادعای پیروزی داری، بدان که باختن در این بازی حتمی است. پس ای دل، در این میدان لجاجت نکن و فضا را پیچیده و پر از دشواری مکن.
هوش مصنوعی: جانم تحت تأثیر هجرت به شدت آشفته و نگران شده است. به خاطر انسانیت و خوبیهای خود، ای کاش به بیدلها اینقدر بیرحمی نکنی و در حقشان اینقدر سخت نگیری.
هوش مصنوعی: تو میگویی که باید به کسی دیگر پناه ببرم و از او جدا شوم. اما هر کاری که بخواهی بکن، خودت را از ما دور نکن و این کار را انجام نده.
هوش مصنوعی: در غم دوری تو، ای محبوب و مانند ماه کامل، دیگر دامنم را از خون دل بیش از این رنگین نکن.
هوش مصنوعی: من که بیچارهام و قدرتی ندارم، ای بدسرشت، دیگر اسب بیرحمی را زین نکن.
هوش مصنوعی: اگر مرتکب اشتباهی شدهام، ای زیبای دلربا، با لطف و محبت از آن بگذر و مرا ببخش، اینگونه بیرحمی نکن.
هوش مصنوعی: چون تو خود شادی و زیبایی و خوشبختی، بیشتر از این دلهای بیچاره را غمگین نکن.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای دل ار در بند عشقی عقل را تمکین مکن
محرم روحالامینی دیو را تلقین مکن
خوش نباشد مشورت با عقل کردن پیش عشق
قبله تا خورشید باشد اختری را دین مکن
ماه و تیر و زهره و بهرام و برجیس و زحل
[...]
از برای کام دنیا خویش را غمگین مکن
پشت پا زن بر دو عالم، دست را بالین مکن
نخل نوخیز تو بهر بوستان دیگرست
ریشه محکم در زمین عاریت چندین مکن
چشم خواب آلود را در گوشه نسیان گذار
[...]
عقل می گوید بحرف عشق ترک دیدن مکن
عشق میگوید که حرف عقل را تمکین مکن
خواب بهتان است بر عشاق ای همدم مرا
چون نهی در خاک از خشت لحد بالین مکن
ای که داغم می نهی بر سینه دل را چاره کن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.