دیده دیدن رویت ز خدا می طلبیم
در رخ نور وشت نور و صفا می طلبیم
مدّتی تا ز غمت دل به جفا بنهادیم
لیکن از کوی صفا بوی وفا می طلبیم
ما نداریم گناهی، چو تو می گویی نیست
عفو آن از کرم و لطف شما می طلبیم
در دلت گرچه ز ما بود کدورت حالی
از درون دل تو ذوق و صفا می طلبیم
عیب ما خود همه اینست که مشتاق توایم
لب یار و لب جام و لب ما می طلبیم
مرغ جانیم در این قالب تن روزی چند
لاجرم از دو جهان روی هوا می طلبیم
سرو بالای تو ار سایه بینداخت به ما
ما ز بالای تو ای دوست بلا می طلبیم
پرتو نور رخت گرچه جهانگیر شدست
ما زکاتی ز تو از بهر گدا می طلبیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر عشق و اشتیاق عمیق انسان به خداوند و زیباییهای الهی را بیان میکند. شاعر در آن از تمایل خود برای دیدن نور و صفای خدا سخن میگوید و میخواهد از غم و درد فراق رهایی یابد. او بر این باور است که علاقه به خدا گناه نیست و از کرم و بخشش الهی طلب عفو و رحمت دارد. در عین حال، شاعر به دوگانگی وجود انسان اشاره میکند، که در قالب جسمی زندانی است و در جستجوی روح و حقیقت بالاتر از خود میباشد. در انتها، او به نور و صفای وجود خداوند اشاره میکند و از او میخواهد که به بندگان خویش رحم کند.
هوش مصنوعی: ما از خدا خواهش میکنیم که چشممان به روی تو بیفتد، زیرا در چهرهات نور و روشنی و پاکی را میجوییم.
هوش مصنوعی: مدتی به خاطر غم تو، دل را به سختی واگذار کردیم، اما اکنون از منبع صداقت و وفا، بوی محبت و وفاداری را جستجو میکنیم.
هوش مصنوعی: ما هیچ تقصیری نداریم، اما چون تو میگویی که عذری وجود ندارد، از کرم و لطف تو درخواست میکنیم که ما را ببخشی.
هوش مصنوعی: اگرچه در دل تو نسبت به ما احساس ناخوشی وجود دارد، اما ما از عمق دل تو خواهان خوشی و آرامش هستیم.
هوش مصنوعی: ما خود را نقص میدانیم به خاطر اینکه بسیار مشتاق تو هستیم. لب یار و لب جام را میطلبیم، اما لب خود را فراموش کردهایم.
هوش مصنوعی: ما همچون پرندهای هستیم که در این جسم محبوس شدهایم و روزهای زیادی را به انتظار پرواز و آزادی از دو دنیا میگذرانیم.
هوش مصنوعی: اگر سرو زیبای تو سایهای بر ما بیفکند، ما از علو مقام تو ای دوست، درد و رنج میطلبیم.
هوش مصنوعی: نور چهرهی تو به قدری فراگیر و گسترده است که تمامی دنیا را روشن میکند، اما ما از تو درخواست داریم که برای نیازمندان و کسانی که در تنگدستی هستند، کمک و پاسخی داشته باشی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خستهحالیم و ز زلف تو شفا میطلبیم
دردمندیم و ز وصل تو دوا میطلبیم
هرکسی را ز تو گر هست به نوعی طلبی
ما به هر وجه که هست از تو تو را میطلبیم
از خدا نعمت جنت طلبد زاهد و ما
[...]
ما وصال تو به زاری و دعا میطلبیم
دردمندیم و ز لعل تو دوا میطلبیم
همچو حجّاج به احرام درت بسته میان
کعبهٔ کوی تو از راه صفا میطلبیم
هرکسی از پی مقصود خود اندر طلبی است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.