گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
ایرج میرزا

آب حیات است پدر سوخته

حَبِّ نبات است پدر سوخته

وه چه سیه چرده و شیرین لب است

چون شکلات است پدر سوخته

آب شود گر به دهانش بری

توت هرات است پدر سوخته

تا بتوانیش بگیر و بکن

صَوم و صَلات است پدر سوخته

می نرسد جز به فرومایگان

خمس و زکات است پدر سوخته

سخت بود ره به دلش یافتن

حصن کلات است پدرسوخته

تنگ دهان، موی میان، دل سیاه

عین دوات است پدر سوخته

احمد و از مهر چنین منصرف

خصم نحات است پدر سوخته

با همه ناراستی و بد دلی

خوش حرکات است پدر سوخته

قافیه هر چند غلط می شود

باب لواط است پدر سوخته

 
sunny dark_mode