ساقیِ سیم بر بده ساغر
که جهان یافت رونقِ دیگر
شهر تبریز فصل تابستان
گشته همچون بهار جان پرور
ابر بر روی سبزه پنداری
ریخت هر بامداد گوهرِ تر
باد گویی به مغز بسپارد
همه از باغ نَکهتِ عنبر
سرخ گل بین که سر برون کرده
چون عروس از زمرّدین چادَر
دوش در باغ بلبل و قُمری
داشتند این نوایِ جان پرور
که خداوند آسمان و زمین
که جز او نیست نقشبندِ صُوَر
زیر ظلِّ شهنشه ایران
ناصرالدّین خدیوِ کیوان فر
نصرة الدوله را عطای نمود
پسری رشکِ آفتاب و قمر
پسری اعتبارِ دین و دُوَل
پسری افتخارِ جدّ و پدر
آسمان بهر چشم زخم بریخت
از ستاره سپند بر مِجمَر
نظرِ سعدِ اختران را دید
جمع در طالعش ستاره شُمَر
ابدالدّهر اختران زان روی
به سعادت در او کنند اثر
هست هم نام جدِّ خود فیروز
باد فیروزبخت تا محشر
مادرش دخترِ ولی عهد است
که ز خورشید زیبدش معجر
جامۀ عصمت و حیا پوشید
از ازل دستِ ایزدش در بر
گر بَری بود مریم از تهمت
می بگفتم بر او بُوَد همسر
جز در آیینه و در آب ندید
دیدۀ عصمتش تنی هم بر
هم بر این مادر افتخار کند
این مَلِک زادۀ مَلَک منظر
فخرِ اسفندیار گر بوده ست
به کتایونِ دخترِ قیصر
به مظفّر مَلِک مبارک باد
مقدمش کوست از نِتاج ظفر
باش تا خسرو جهان آید
به سلامت از این بزرگ سفر
باش تا تاج گیرد از خاقان
باش تا باج گیرد از قیصر
باش تا تیغِ مملکت گیری
دستِ اقبال بنددش به کمر
باش تا تاجِ مملکت داری
دستِ دولت گذارَدَش بر سر
باش تا به نهد به جایِ کلاه
با عنایاتِ شه به سر مِغفر
بزند بر به مُلکِ چین خرگاه
بکشد سوی باختر لشکر
نصرة الدوله ابنِ عَمِّ مَلِک
که ولی عهد راست خدمتگر
می سزد تا که افتخار کند
تا قیامت بدین ستوده پسر
آن پدر کو نباشدش فرزند
چون درختی است کو ندارد بر
آن شچر کز ثمر بُوَد عاری
سوختن را سزاست همچو شجر
باش تا با عنایتِ سلطان
بر نُهُم آسمان فرازد سر
من به حکمِ امیر بسرودم
این چکامه که به ز لؤلؤِ تر
فخرِ اهلِ ادب امیر نظام
که جهانی است پر ز فضل و هنر
نصرة الدوله هم به حکمِ امیر
بایدم خِلعتی کند در بر
تا از این خوب تر طراز دهد
مدحِ سلطانِ معدلت گستر
ناصرالدّین شهِ عجم که براوست
تا ابد افتخارِ تاج و کمر
تا جهان است شادمانه زیاد
هست هر جا چه در سفر چه حَضَر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی فصل تابستان در شهر تبریز و شادیهایی است که در آن به وجود آمده است. شاعر با دعوت از ساقی برای پر کردن ساغر، به وصف طبیعت سرسبز و گلهای سرخ میپردازد. وی همچنین تولد پسری به نام نصرة الدوله را جشن میگیرد که نوهای از خانوادههای بزرگ و معتبر است. مادر او دختر ولیعهد است و در معصومیت و شرافت بر تمامی موجودات برتری دارد.
شاعر امیدوار است که نصرة الدوله در آینده به پادشاهی برسد و به خاطر نیکیها و فضایلش، سرنوشتی روشن و مورد احترام داشته باشد. او به مدد خدا و لطف شاه، آرزو میکند که نصرة الدوله به مقام بلند و جایگاههای عالی برسد و در کشور افتخارآفرین شود. شعر به تمجید از ناصرالدین شاه و قدرت و عظمت او در عرصههای مختلف میپردازد و یادآور میشود که هنر و ادب در جامعه باید ارج نهاده شود.
هوش مصنوعی: ای ساقی، به من جام نقرهای بده، زیرا دنیا حال و هوای تازهای پیدا کرده است.
هوش مصنوعی: شهر تبریز در فصل تابستان به زیبایی بهار تبدیل شده و زندگی را تازه و دلپذیر کرده است.
هوش مصنوعی: هر صبح بر روی چمنها، مانند این است که ابرها مرواریدهای تازهای را میبارند.
هوش مصنوعی: باد گویی به مغز بسپارد همه از باغ نَکهتِ عنبر یعنی بادی به نظر میرسد که عطر و بوی خوش عنبر را از باغی به مغز منتقل میکند. به عبارتی، بوی خوشی که از گلها و گیاهان به مشام میرسد، تداعیکننده احساسات و خاطرات دلنشینی است.
هوش مصنوعی: به تماشای گل سرخی بایستید که مانند عروسی، با زیبایی و شکوه از زیر پوشش سبز خود بیرون آمده است.
هوش مصنوعی: دیشب در باغ بلبل و قُمری، موسیقایی دلانگیز و روحپرور شنیده شد.
هوش مصنوعی: خداوندی که آسمان و زمین را خلق کرده و هیچ چیز دیگری غیر از او وجود ندارد، شکلدهنده و طراح تصاویر و شکلهاست.
هوش مصنوعی: در سایهی سلطنت شاه ناصرالدین، ایران با عزت و شکوه خود ادامه حیات میدهد.
هوش مصنوعی: نصرة الدوله پسری به دنیا آورد که زیبایی او باعث حسادت خورشید و ماه شد.
هوش مصنوعی: پسری که به دین و کشور ارزش میبخشد، افتخاری برای نیاکان و پدرش است.
هوش مصنوعی: آسمان به خاطر چشمزخم، ستارههای پاک و درخشان را بر زمین پاشید.
هوش مصنوعی: دیدگاه نیک و خوشبینانه ستارهها را درباره او مشاهده کردم، که همه در سرنوشتش بر روی یکدیگر متمرکز شدهاند.
هوش مصنوعی: در اوج زمان، ستارهها بر سر خوشبختی او تأثیر میگذارند.
هوش مصنوعی: او همان نام جدش، فیروز، را دارد و تا روز قیامت در خوشبختی و سعادت زندگی خواهد کرد.
هوش مصنوعی: مادر او دختر ولیعهد است و به خاطر زیباییاش، چهرهاش مانند تابش خورشید میدرخشد.
هوش مصنوعی: از ابتدای وجود، خداوند به او جامۀ پاکی و حیا عطا کرده است.
هوش مصنوعی: اگر مریم از تهمتها و شایعات پاک و بیگناه باشد، میگویم که او شایسته همسری است.
هوش مصنوعی: تنها در آینه و آب، دیدهی پاکش هیچ جسمی را نمیبیند.
هوش مصنوعی: این پادشاه زادهی شاهانه از وجود این مادر به خود می بالد و احساس افتخار میکند.
هوش مصنوعی: اگر فخر و سربلندی اسفندیار به خاطر کتایون، دختر قیصر بوده، نشان میدهد که پیوندی میان آنها وجود دارد که بر اعتبار و عظمت اسفندیار افزوده است.
هوش مصنوعی: به ورود مبارک شاه مظفّر خوش آمد بگویید که او از پیروزیها و موفقیتها آمده است.
هوش مصنوعی: صبر کن تا پادشاه دنیا به خاطر این سفر طولانی با سلامتی بازگردد.
هوش مصنوعی: بباش تا بتوانی از پادشاهان قدرت و مقام بگیری و همچنین مالیات و خراج از سرداران بزرگ دریافت کنی.
هوش مصنوعی: منتظر بمان تا خوش شانسی و بخت، قدرت و تسلط بر کشور را به تو بدهد.
هوش مصنوعی: بگذار تا دولت تاج سلطنت را بر سر او بگذارد.
هوش مصنوعی: بگذار تا به جای کلاه، با توجه و محبت پادشاه، بر سرت یک سپر بگذارند.
هوش مصنوعی: در سرزمین چین اردوگاه برپا کند و به سوی غرب لشکری بفرستد.
هوش مصنوعی: نصرة الدوله، پسر عمو و ولی عهد پادشاه، در خدمت به او بسیار کوشا و فعال است.
هوش مصنوعی: این فرد سزاوار است که به افتخار و بزرگواری خود در طول تاریخ ادامه دهد، زیرا پسر او ستوده و شایسته است.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که پدری که فرزندی ندارد، مانند درختی است که ثمرهای ندارد. به عبارت دیگر، وجود فرزند برای پدر مانند میوهای برای درخت است؛ بدون فرزند، او نیز ارزش و ثمرهای ندارد.
هوش مصنوعی: اگر درختی میوهای ندهد، سزاوار است که بسوزد همچون درختی که بیثمر است.
هوش مصنوعی: بگذار تا با رحمت و لطف فرمانروای بزرگ، سرنوشت ما به آسمانها برسد.
هوش مصنوعی: من به فرمان امیر این شعر را سرودم که از دانههای تازه مروارید بهتر است.
هوش مصنوعی: امیر نظام، افرادی را که به ادب و فرهنگ تعلق دارند، به خود میبالد. او در جهانی زندگی میکند که سرشار از دانش و هنر است.
هوش مصنوعی: نصرة الدوله باید بنا به دستور امیر، جامهای ویژه بر تن کند.
هوش مصنوعی: تا زمانی که از این زیباتر، فضیلتهای پادشاهی که عدالتش را گسترش میدهد، بیان شود.
هوش مصنوعی: ناصرالدین، پادشاه ایرانی، همیشه با افتخار تاج و اقتدار خود شناخته خواهد شد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که دنیا وجود دارد، شادی و خوشحالی به وفور وجود دارد، چه در سفر و چه در حالت حضور.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
رامش افزای باد و نیک اختر
بر ملک اورمزد شهریور
نامور میر نصر ناصر دین
بوالمظفر که عزم اوست ظفر
رؤیت و خلق اوست جان و خرد
[...]
دی ز لشکر گه آمد آن دلبر
صد ره سبز باز کرد از بر
راست گفتی بر آمد اندر باغ
سوسنی از میان سیسنبر
گرد لشکر فرو فشاند همی
[...]
ای جهان را به راستی داور
ملک عدل ورز دین پرور
عالم افروز نام مسعودت
ملک را همچو تاج را گوهر
گنج پرداز دست معطی تو
[...]
طالع از طالعت عجایبتر
کس ندیدی عجایب دیگر
گه به چرخت برد چو قصد دعا
گه به خاک آردت چو عزم قدر
گه به دستت ببندد از دل پای
[...]
رایت شهریار دین گستر
سایه افگند بر جهان یکسر
مسرعات فلک رسانیدند
خبر فتح او بحر کشور
رونقی یافت ملت ایزد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.