گنجور

 
حسین خوارزمی

اهل دل با درد عشق او ز درمان فارغند

با جراحت‌های غم از راحت جان فارغند

با فروغ پرتو نور تجلی جمال

روز از خورشید و شب از ماه تابان فارغند

گر جهان از موج طوفان حوادث پر شود

آشنایان محیط غم ز طوفان فارغند

کفر زلف ایمان طلعت تن پرستان را بود

عاشقان حق پرست از کفر و ایمان فارغند

باده نوشانی که مستند از صبوحی الست

تا صباح روز حشر از راح و ریحان فارغند

بی نوایان سر کوی محبت چون حسین

از سریر کیقباد و تاج خاقان فارغند