گنجور

 
حسین خوارزمی

به صدر صفحهٔ دولت کجا رسد اصحاب

اگر دری نگشاید مُفَتِّحُ الْاَبواب

عزیزِ من به ادب باش تا صفا یابی

از آنکه هست تصوّف به جملگی آداب

زدند قافلهٔ راه عشق کوس سفر

اگر نه مرده دلی دیده‌ها بمال از خواب

به هرزه عمر گرانمایه را ز دست مده

دو روزه عمر که باقی است قدر آن دریاب

اگر سعادت دیدار دوست می‌جویی

ز آستانهٔ اصحاب درد روی متاب

اگر مشاهده خواهی ز خویشتن بگذر

که غیر هستی تو در میانه نیست حجاب

حسین دیدهٔ دیداربین به دست آور

که برگرفت حبیب از جمال خویش نقاب