حسین خوارزمی » دیوان اشعار » غزلیات، قصاید و قطعات » شمارهٔ ۲۰

بصدر صفحه دولت کجا رسد اصحاب

اگر دری نگشاید مفتح الابواب

عزیز من بادب باش تا صفا یابی

از آنکه هست تصوف بجملگی آداب

زدند قافله راه عشق کوس سفر

اگر نه مرده دلی دیده ها بمال از خواب

بهرزه عمر گرانمایه را ز دست مده

دو روزه عمر که باقی است قدر آن دریاب

اگر سعادت دیدار دوست میجوئی

ز آستانه اصحاب درد روی متاب

اگر مشاهده خواهی ز خویشتن بگذر

که غیر هستی تو در میانه نیست حجاب

حسین دیده دیداربین بدست آور

که برگرفت حبیب از جمال خویش نقاب